۱۳۹۳ شهریور ۲۵, سه‌شنبه

پای سخنان نصرت الله خان !


در جشن زادروز پسر یکی از همکاران ایرانیم دعوت بودم. پدر زن ایشان ، نصرت الله خان ، داشتند درباره زمان شاه صحبت میکردند و واژه های « شاهنشاه » ، « الاحضرت » ، « شهبانو » ، « والاگهر » ، « اولیاحضرت » ، « پدر ساز » ( آخه بخاطر کهولت سن ، بجای پدر ایرانساز ، هی میگفتند پدر ساز ! ) و و و از دهنشان نمیافتاد و هر وقت که نام یکی از اعضای خاندان پهلوی را میاوردند ، از روی صندلی نیم خیز میشدند.




چند آقا و خانم هم در حالی که سیب و خیارها را پوست میکندند ، با دقت بسیار به سخنان ایشان گوش میدادند و سرشان را بعنوان تایید تکان تکان داده و گه گاهی هم آهی میکشیدند.



خلاصه ایشان از خدمات رضا شاه و محمد رضا شاه صحبت میکردند تا صحبت رسید به آنجایی که فرمودند : در زمان رضا شاه و الاحضرت
( نیم خیز ) ، دموکراسی نود و نه در صدی داشتیم و وضعیت مالی و بهداشت مردم آنزمان در سطح بهترین کشورهای دنیا بود ولی مردم گشنه گدای شپشو ، یوهویی شورش کردن ! 

همش هم تقصیر مصدق السلطنه بود که پای انگلیس بی همه چیز رو به این خراب شده ( ایران )  باز کرد ولی مردم هم خوب زدن تو دهنش و حماسه قیام ملی بیست و هشت مرداد رو رقم زدند و نوکر پیر انگلیس رو ساقط کردن و همین باعث شد که اون زنیکه ، ملکه انگلیس به الاحضرت ( نیم خیز ) کینه کنه و شورش پنجاه و هفت رو راه بندازه !  

مصدق السلطنه هم از خجالت رفت چپید تو خونه اش و دیگه تا آخر عمرش هم جرات نکرد از خونه بیرون بیاد. یه بار هم الاحضرت ( نیم خیز ) پیام فرستاده بودند که از سر تقصیراتت گذشتم برای عید بیا پابوس ما. مصدق گفته بود که من به این مردم بد کردم ، روم نمیشه تو چششون نیگا کنم ! بله دیگه ، مرگ سهراب و داروی بی هوشی ... خیلی زودتر از اینا باید طلب بخشش میکرد ...

کدبانوی خانه با صدای بلند گفت : بفرمایید شام و پشت بندش هم صدای قهقهه مهمانها بلند شد. خانمی گفت : وای شمسی جون ، خدا مرگت نده اللهی ، تو بزرگ بشی چی میشی.... شمسی خانم گفت : میشم یکی مثل تو ، میفتم دنبال جوجه خروسهای مردم ... صدای قهقهه ...


پس از اینکه سر میز شام نشستیم به نصرت الله خان گفتم ، شما که انقدر به الاحضرت و اولیاحضرت و و و ارادت دارید ، چطور میفرمایید که کودتای 28 امرداد قیام ملی بوده در حالی که خود شاه و اشرف در خاطراتشان نوشتند که کودتا بوده ؟!

نصرت الله خان ، یوهوی با عصبانیت گفت : اینا همش حرف مـفـتـه آقا جان ! خود الاحضرت و والاگهر اشرف ( نیم خیز ) هم خوب میدونند که قیام ملی بوده ، ولی از پدر سوختگیشونه که میگند کودتا بوده .... یکدفعه مکث کرد ، زیر لب چیزی گفت و از روی صندلی نیم خیز شد !





 تذکر کوچک : نصرت الله خان یک نام تخیلی بوده و شباهت نام ، رفتار یا گفتارش با یکی از اعضای خانواده شما کاملا اتفاقی است.


۶ نظر:

  1. هنوز اینجا پلاسی؟؟!!درسته بنفیت بگیری و کامنت فروشی چرخ زندگی‌ رو میچرخونه ولی‌ از من به تو نصیحت بی‌ کاری و خونه‌ نشینی مرد رو بی‌ غیرت و خاله زنک بار می‌آ‌‌ره

    داستان لبتاب و کیبورد و غیبت و بد گویی امروز و نسل جدید همون حکایت سبزی پاک کردن و غیبت و پچ پچ و حموم زنونه و... قدیم هست که با پشرفت تکنولوژی و فراگیر شدن موبیل و اینترنت مدلش عوض شده ،می‌خوای مثل بنی سطل‌ بشی‌؟!یه عمر کرسی نشینی و چشم به دست بودن و زیر کرسی مردن آخه این شد زندگی‌؟؟!!شرط میبندم به جز ۱ ۲سالی ۱بار که میری ایران تا حالا پاسپورتت ۱مهر هم نخورده آخه این شد زندگی‌؟؟!!

    پاسخحذف
  2. ....بله البته در اینکه در زمان شاه و پدرش ،مملکت در بدترین شرایط اقتصادی،سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی بسر میبرد کوچکترین شک و شبهه ای وجود نداشت،ندارد و نخواهد داشت (نیم خیز)،بحمدالله در دوران طلایی حرضت !ا(نیم خیز و دردآلود!) امام و جانشین بر حقش امت مسلمان.ملت شریف و توده های زحمتکش کاملأ به حق و حقوق مدنی ،ملی ،سیاسی ،فرهنگی ،عقیدتی و معیشتی خود رسیده و اوضاع از هر جهت بر وفق مراد است ،مگر نه ننه؟!
    سلام بنده را حضور همکاران غیر ایرانی خود برسانید !

    پاسخحذف
  3. سگ شاشید تو دهن ننه صاحب این وبلاگ سبز کثافت ننه جنده لجن !

    پاسخحذف
  4. بزرگان ایرانزمین از دیرباز فرموده اند :
    .
    کنه و زالو و خفاش .... به ز شاه اللهی های فحاش
    .

    پاسخحذف
  5. بسیاری مصدق را بعلت ملی کردن نفت و مبارزه با انگلیس میشناسند ولی غافلند که این مرد بزرگ چهار صد خانه برای کارمندان دولت که دارای اولاد زیاد بودند ساخت و با شرایط سهل بانان واگذاشت و حتی خانه ای را که متعلق به خود وی بود در شمیرانات که در ان زمان پنجاه هزار تومان قیمت داشت به زوجی که امده بودند خانه را ببینند تا پسند کنند و بیش از 25000 نداشتند به همان مبلغ مصالحه کرد.مردی بزرگ بود با روحی سرشار از عشق به ایران و ایرانیان.

    پاسخحذف