۱۳۹۵ اردیبهشت ۸, چهارشنبه

سلطنت طلبان ، نوع حکومت آینده را مشخص فرمودند !










آقای سلطنت طلبی یک تنه به لشکر ایرانستیزان ( آزادیخواهان و دگراندیشان ) زده و مبارز میطلبد بلکه کسی او را جدی بگیرد و پاسخی بدهد !

ولی چون کسی او را جدی نگرفته و پاسخی به یاوه گویی های او نداده ، ایشان را یابو برداشته که کسی جلودار او نیست و از همین روی ، دیگر نقاب آزاداندیشی و آزادیخواهی را از رخ برکشیده و رسما اعلام حکومت استبدادی میکند !

آقا میفرماید که « اشتباهات شاه پیشین را نخواهند کرد » ، یعنی که دیگر کسی را زندانی و خانه نشین و تبعید نخواهند کرد بلکه همگی را از دم تیغ خواهند گذراند !

سلطنت طلبان دیگر هم با کف و سوت زدن برای ایشان ، به خوبی نشان میدهند که خواهان چنین حکومتی هستند !



به این ویدیو توجه فرمایید 
.

.
*********
******

تظاهرات دزدی در سوئد
.


.
.

*********
******


در همین راستا :



قابل توجه کسانی که شناخت درستی از « دوران طلایی پهلوی » ندارند ! 


شعبون نیوز : در پادشاهی مشروطه پهلوی سوم ، همه احزاب ، رسانه ها و فعالین سیاسی در ابراز عقاید خود آزاد خواهند بود !
http://666sabz.blogspot.be/2012/11/blog-post_9.html



وا مصیبتا ، در بین اپوزیسیون تفرقه افتاد !
تکه کلام شاه اللهی ها :
http://666sabz.blogspot.be/2011/12/blog-post_26.html


ایرانی ها ، علت واژگون شدن کشتی کستا کونکوردیا را پیدا کردند !
http://666sabz.blogspot.be/2012/07/blog-post_06.html



آخرش سلطنت طلبان را چه صدا کنیم !
http://666sabz.blogspot.be/2012/09/blog-post_8.html



حزب الله ، شاه الله ، پیوندتان مبارک !
http://666sabz.blogspot.be/2014/02/blog-post_1555.html






۱۳۹۵ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

ششم اردیبهشت ، سالروز یافتن پیکر بی جان سرتیپ افشارطوس !




این سر که نشان سرپرستی است ... آزاد و رها ز قید هستی است

با دیده عبرتش ببینید ... کاین عاقبت وطن پرستی است




ششم اردیبهشت ۱۳۳۲ ، یافتن پیکر بی جان سرلشکر( سرتیپ ) افشار طوس و ادای احترام سربازان به وی

---------------------------------------

کدخدا گفت : قبلا قرار نبود سرتیپ افشار طوس کشته شود ولی روز چهارشنبه دوم اردیبهشت ۳۲ سرتیپ مزینی و سرتیپ منزه به ده امیرعلایی آمدند و پس از گفتگو با کدخدا، همان دو اسب را آوردند، سرتیپ مزینی با کدخدا به محل اختفای تیمسار رفت و سرتیپ مزینی، سرگرد بلوچ قرایی را احضار کرد و به او دستور داد فورا قتل را انجام دهد سرتیپ مزینی از بالای تپه ناظر انجام قتل بود و پس از خاطر جمعی از پایان عمل، کلاه تیمسار افشار طوس را از بلوچ قرایی گرفت و نزد سرتیپ منزه که داخل ماشین بود آورد. پرسیدم :آیا سرتیپ مزینی در محل « غار تلو » با تیمسار افشار طوس صحبتی هم کرد ؟

کدخدا گفت : در تمام آن مدت، چشم و گوش و دهان و دست و پای تیمسار افشار طوس بسته بود و سرتیپ مزینی با ایشان صحبتی نکرد. تیمسار افشار طوس اصلاً نمی دانست در کجا زندانی است، در گوشه غار می نشست و چیزی نمی خورد و در تمام مدت غیر از چند عدد تخم مرغ، چیز دیگری نخورده بود. حتی موقع رفع حاجت با دست و پای بسته با هدایت بلوچ قرایی با افشار قاسملو از غار خارج می شد و با زجر و ناراحتی رفع حاجت می کرد. در موقع انجام قتل ، طنابی را به گردن تیمسار افشار طوس بستند ، یک طرفش را کدخدا و طرف دیگر را افشار قاسملو می کشیدند و چون می خواستند کار را هر چه زودتر تمام کنند، بلوچ قرایی یک لنگه جوراب تیمسار افشار طوس را از پایش در آورد و به دهان او فرود کرد و با سمبه تفنگ آن قدر فشار داد تا جوراب راه حلقوم را مسدود کرد !

از کدخدا پرسیدم چرا ایشان را در مسیر جوی آب دفن کرده اید ؟ 
گفت : سرتیپ مزینی آن محل را برای این انتخاب کرده است که با سپری شدن چند هفته و سبز شدن علف و سبزه روی قبر هیچ کس نتواند محل دفن را در آینده پیدا کند.

سربازان نهر را به اندازه دو وجب کنده بودند که لباس و کمربند نظامی تیمسار افشارطوس دیده شد... سربازان که لباس و دستهای بسته تیمسار افشارطوس را دیده بودند با صدای بلند " اشهدان لا اله الا الله " می گفتند. سربازان را دور آن قبر جمع کردیم و گفتم : بچه ها این تیمسار بی گناه را بدون نماز دفن کرده اند، هر کدام از شما نماز میت می دانید بخوانید. این دستور من برای تقویت روحیه سربازان و ادای احترام به یک تیمسار بود . همگی پشت سر یک سرباز ، نماز میت خواندند.
.
خاطرات من - حسینقلی سررشته - ص ۷۰









متهمان به قتل سرتیپ افشارطوس را آزاد کردند !

.
۱۲ شهريور ۱۳۳۲ ( ۱۶ روز پس از براندازي دولت مصدق ) دادسراي تهران متهمان به ربودن و قتل سرتيپ افشارطوس رئيس شهرباني حكومت او را بدون صدور اعلاميه و ذکر دليل آزاد کرد که باعث تعجب مردم شد. 
 .
برخي از اين متهمان که دربازداشت بودند قبلا اعترافهايي هم كرده بودند و اين اعتراف ها و دلايل جرم در روزنامه ها انتشار يافته بود. 
.
اصحاب نظر همان زمان آزاد شدن آنان را يك مداخله عريان سياست در امر قضاء خوانده بودند. 
 .
ربودن افشارطوس با هدف زهر چشم گرفتن از دكتر مصدق، سنجش آمادگي سازمانهاي اطلاعاتي کشور ( اطلاعات پليس و رکن دوم ستاد ارتش ) و مقدمه كودتا بر ضد او بود.
.
برگرفته از تاریخ ایرانیان به قلم دکتر نوشیروان کیهانی زاده









حالا از كتاب خاطرات شعبان جعفری در باره قتل افشارطوس بخوانید :


« قضیه اینه كه حسن خطیبی با این افشار طوس خیلی رفیق بود. اونوقت افشار طوس را دعوت می ‌كند تو خونه‌اش. تیمسار بایندر و تیمسار منزه و تیمسار مزینی، یكی دوتا دیگه‌ام شخصی بودن كه اونا حالا اسمشون در نظرم نیست... اینارو دعوت می‌كنه تو خونه. شب كه میرن تو اون خونه، خدمت شما عرض كنم كه نمی‌ دونم چی به خورد این میدن، چیكارش میكنن، یا آمپولش می ‌زنن كه .. .»
س- گویا با اتر بی‌ هوش می ‌كنند.
ج- آره درسته !

( صفحه  132 )
 

امیر كچل ( امیر رستمی ) یكی از اوباش میدان شاه و نوچه شعبان جعفری، به كمك مرشد آمده و داستان را اینگونه در كتاب ادامه می ‌دهد : « ... ما اینو بردیمش تو اون غار " تلو"، بستیمش به یه جا. بعد ما غذا درست می‌كردیم به اون نمی‌دادیم... احمد آشپز و بلوچ قرائی را میگیرن. افشار طوسم اون دم رودخانه یه گودال كنده بودن و همونجوری حالا زنده زنده یا مرده، خفه ش كرده بودن. یه سر طنابو این گرفته بود و یه سر طنابو اون، انداختش تو گودال، خاكم ریخته بودن، یه سنگم گذاشته بودن روش...»

( ص 133 شعبان جعفری )
 .







       
بهار ۱۳۳۲ رونمایی از نخستین نقشه کودتا. کشتن سرلشکر افشارطوس بخشی ازبرنامه کودتا بود.

------------------


در کتاب « امپراتوری و همسایگان » چنین می خوانیم :« دستگاه اطلاعاتی بریتانیا، MI6و سازمان اطلاعاتی ایلات متحده ، بی گمان در [ ربودن و کشتن افشارطوس ] نقش داشتند، اگرچه جزئیات درگیری آنها همچنان محرمانه است. »


درگزارش فروردین ماه پایگاه سیا درتهران ( پس از رایزنی سفیر آمریکا با نماینده دربار برای برکناری مصدق و گماردن زاهدی ) می خوانیم: 


در ۱۶ آوریل ۱۹۵۳/۲۷فروردین ۱۳۳۲ - «یک نماینده ی دربار( حسین علاء ) کوشیده است که پشتیبانی ملا کاشانی ( رییس مجلس ) را ازبرنامه ریزی برای برکناری مصدق که به نظر می رسد شاه آن را پذیرفته باشد، به دست آورد: 


۱) کاشانی نامه ای به شاه نوشت وبه او یادآورمی شود که با توجه به بی قانونی چیره برتهران و تهدید نمایندگان مجلس، مجلس توانایی انجام کار را ندارد. 


۲) همزمان با آن، همان نماینده ی دربار، شاه را برخواهد انگیخت که فرمانی صادرکند که با بهره گرفتن ازنامه ی کاشانی، مصدق را برکنارو ژنرال زاهدی را به«فرماندارامنیت عمومی» برخواهد گزید تا امنیت را برقرارکند ومجلس بتواند نخست وزیر شایسته و توانایی را در یک فضای بدورازخشونت برگزیند.»  


ربودن افشارطوس سه روز پس ازاین گزارش روی داده گواهی است براین که برنامه ای درکار بوده که همین رویداد را بهانه ای برای پذیرفتن «بی قانونی چیره برتهران بخوانند. استفن دوریل، با نام بردن از پنج پژوهش گر سرشناس دیگر درزیرنویس، «راهکارتازه» بریتانیا وایالات متحده را برای براندازی مصدق چنین ترسیم می کند :   


« درماه آوریل (۱۹۵۳ فروردین ۱۳۳۲) برنامه ی تازهای برای وادارکردن مصدق به کناره گیری، به راه افتان. تصمیم گرفته شده بودکه با ربودن مقامات و سیاست مداران کارساز، هرج و مرج ونا امنی ایجا کنند ... دربیستم آوریل ( ١٩۵٣ ، ۱اردیبهشت  ۱۳۳۲ )، ژنرال افشارطوس، رییس پلیس ( شهربانی ) وفادارونیرومند، پس از آگاه ساختن مصدق پیش از رفتن به یک دیدارمرموز ناپدید شد ... بقایی و دوست بسیار نزدیک او، حسین خطیبی، که افشارطوس در ١٩ آوریل از منزل او ربوده شده بود، مستقیما درگیر بودند. افسران هوادار شاه در ارتش که برای برادران رشیدیان کار می کردند، مسئول آدم ربایی ها بودند.»


گزارش پایگاه سیا در ۳۰ آوریل ۱۹۵۳ /۱۰ اردیبهشت ۱۳۳۲ ، درِ هر گفت وگویی را درباره ی چرایی کشتن افشارطوس می بندد: 


« [ نام ها سیاه شده ] گفت که محمود افشارطوس، رییس شهربانی، به دست [ نام ها سیاه شده ] به نمایندگی از سوی افسران بازنشسته کشته شده واین کشتن بخشی از برنامه ی کودتا است. [ کسانی که نام شان سیاه شده ]، دیروز به تهران رسیدند تا با ترور مصدق، نخست وزیر، فاطمی، وزیر خارجه و سه تن دیگر، راه کودتا را هموار سازند.» 


درباره ی این که چه کسانی در ربودن و کشتن افشارطوس دست داشته اند، نوشتارهای بسیاری در دست است. برخی بر این باورند که مظفر بقایی و یارانش سردم داران این کار بوده و زاهدی وگروهی ازافسران وفادار به دربار نیزبا بقایی همکاری داشته اند. دیگران، انگشت اتهام را به سوی برادران رشیدیان دراز می کنند و نیزاز زاهدی و همان افسران نام می برند. راستی هرچه باشد، دراین بهای گفت وگو نیست که رییس شهربانی وفادار به مصدق را که جایگاه مهمی در چیرگی دولت برامنیت و آرامش پایتخت می داشته، با برنامه ای از پیش ریخته شده، ربودند و کشتند.


سوداگری با تاریخ، پاسخی به « آسیب شناسی یک شکست » علی میرفطروس، محمد امینی، ص ۳۱۱، ۳۱۶-


 

 

در همین راستا :



حمیدرضا مسیبیان : سرلشکر محمود افشارطوس ( + تصاویر و مدارک )
http://jebhemelli.net/?p=1218


ماجرای ربوده ، شکنجه و کشته شدن سرتیپ افشارطوس به دست مزدوران « پادشه خوبان » !
http://666sabz.blogspot.be/2015/04/blog-post_28.html


رابطه اوباش جمهوری اسلامی با شعبان بی‌ مخ !
http://666sabz.blogspot.be/2012/05/blog-post_629.html



قابل توجه کسانی که شناخت درستی از « دوران طلایی پهلوی » ندارند !

 







۱۳۹۵ اردیبهشت ۶, دوشنبه

واجبی تاج نشان .... پشم میبره چه آسان





درصورت بیان « سرچشمه » و پاک نکردن 666
بهره بردن از عکس ها ، فیلم ها و مطالب این وبلاگ آزاد میباشد


.
.

در همین راستا :



داستانی از دوست ارجمند ، آقای اردوخانی :
.
یادش بخیر، در نشریات و رادیو تلویزیون تبلیع می کردیم :
.
خرید واجبی تاج نشان، وظیفه هر ایرانی است.

.



عکسی از یک کبابی در زمان شاه : کبابی نوشین ! 
.
( واجبی تاج نشان موجود است )
.
http://666sabz.blogspot.be/2015/09/blog-post_12.html





۱۳۹۵ اردیبهشت ۲, پنجشنبه

بحرین ، استان چهاردهم ایران چگونه به اعراب واگذار شد ؟! + سه ویدیو




بحرین در سال ۱۸۲۰ میلادی زیر سرپرستی انگلستان قرار گرفت در حالی‌ که حکومت قاجار و پهلوی بحرین را بخشی از ایران می‌دانستند  و در سال ۱۳۳۶ قانون تقسیمات کشوری جدیدی به تصویب رسید که در آن بحرین استان چهاردهم ایران تعیین شد.

در همان زمان در ایران شایعه­‌ای قوت گرفت که در آن دولت عربستان در صدد تاسیس اتحادیه­‌ای است که در آن بحرین نیز به عنوان کشوری مستقل شرکت دارد.

نخست­‌ وزیر وقت ایران منوچهر اقبال در پاسخ یکی از نمایندگان مجلس درباره این شایعه گفت : « ما روابط سیاسی خود را با هر دولتی که سعی می­‌کند پیمانی با بحرین ببندد تا ابد قطع خواهیم کرد. چه گونه اقدامات را روشی خصمانه نسبت به خود شناخته و تجاوزی علیه حق حاکمیت خویش می­‌دانیم و تا آخرین قطره خون خود با آن مبارزه خواهیم کرد. [۱] » البته به نظر می­‌رسد این گفتارها و مطالب از حد شعار خارج نشد ؛ زیرا در همان سال دولت عربستان با حاکم بحرین موافقت­نامه‌­ای را در مورد اکتشاف و بهره ­برداری از منابع نفت خلیج فارس امضاء کرد.

وزیر امورخارجه ایران نسبت به این موضوع اعتراض کرد و آن را تجاوز به حقوق ایران و غیر معتبر خواند ؛ [2] ولی هیچ­گاه این اعتراضات و شعارها به قطع رابطه با عربستان منجر نشد.

همچنین در سال ۱۳۴۷ ه.ش پادشاه عربستان از امیر بحرین به عنوان رئیس یک کشور استقبال کرد. محمدرضا شاه پهلوی در اعتراض به این استقبال ، سفر خود را به عربستان سعودی لغو کرد ؛ [۳] ولی این اعتراض نیز به جایی نرسید و پس از طی مذاکراتی که به امضای موافقت­نامه نیز انجامید ، شاه ایران در آبان همان سال به طور رسمی از عربستان سعودی دیدن کرد [۴].
.


به هر صورت دولت ایران پس از مدتی به خاطر ترس از انگلستان ، ادعای خود را راجع به مالکیت بحرین مسکوت گذاشت و شاه ایران در توجیه کار خود گفت : « اکثریت ساکنان آن جزیره عرب هستند و به زبان عربی سخن می‌­گویند. به لحاظ اقتصادی مجمع­ الجزایر بحرین دیگر اهمیت ندارند. زیرا نفت آنجا تمام شده و صید مروارید نیز صرفه اقتصادی ندارد. از نظر اهمیت استراتژیکی و سوق ­الجیشی با وجود تسلط ایران بر تنگه هرمز، آن جزیره ارزشی ندارد. از جهت امنیتی هم حفظ آن سرزمین پرهزینه و مستلزم استقرار یکی دو لشکر در آنجاست [۵]. »

 پس از مدتی نماینده ایران در سازمان ملل متحد نیز بر گزارش سازمان ملل متحد مبنی بر استقلال بحرین صحه گذاشت و از آن حمایت کرد و بحرین به طور رسمی از ایران جدا شد [۶].

بحرین در سال ۱۹۷۱ اعلام استقلال کرد و ایران ( شاه ) نخستین کشوری بود که استقلال آن را به رسمیت شناخت.

شادروانان داریوش و پروانه فروهر در اعتراض به جدایی بحرین از ایران ، اعلامیه ایی صادر کردند که به سبب آن داریوش فروهر از سوی ساواک دستگیر و به سه سال زندان محکوم و پروانه فروهر از شغل معلمی اخراج و خانه نشین شد !


********
****


جدایی بحرین از ایران از زبان نماینده ویژه ایران 
.

 

این ویدئو بخشی از مصاحبه امیرخسرو افشار قاسملو، نماینده ویژه ایران در مذاکرات جدایی بحرین ، با دکترحبیب لاجوردی سرپرست پروژه تاریخ شفاهی هاروارد می باشد - دقایق 12 تا 30 - کاست 3 ، لبه دوم نوار - مصاحبه در سال 1985 در شهر لندن.



دکتر حسن کیانزاد و بهرام مشیری درباره جدایی بحرین 

.


نیمه دوم
 



گفتگوی سرور دکتر کیانزاد مسئول دفاتر اروپایی حزب پان ایرانیست با مهندس بهرام مشیری درباره بحرین و نقش حزب پان ایرانیست.




جزایر ایرانی - جدایی بحرین از ایران





سخنان شنیدنی آقای مشیری در شبکه پالتاک سکولارهای سبز .قسمت مربوط به جزایر سه گانه ایرانی و چگونگی جدایی بحرین از ایران و همچنین اندکی بحث پیرامون فدرالیسم.




 سرچشمه ها :


[۱] . گزیده اسناد خلیج فارس، ج3 ، ص174، سند شماره 45 و ص180، سند شماره 47 و ص 184، سند شماره 47 و ص 180، سند شماره 47
[۲] . گزیده اسناد خلیج فارس، ج3، ص 195، سند شماره 54
[۳] . زندفر، فریدون، ایران و جهانی پرتلاطم خاطراتی از دوران خدمت در وزارت امور خارجه، تهران، نشر شیرازه، چاپ اول، 1379، ص 63
[۴] . زندفر، فریدون، پیشین، ص 65
[۵] . گفتگو با مشاهیر ایرانی مهدی آذر  امیرخسرو افشار  صادق امیرعزیزی  علی ایزدی، تدوین دانشگاه هاروارد،بی جا، بی تا، مصاحبه با امیرخسرو افشار، بخش سوم، ص 18و 19
[۶] . علم، اسدالله، گفتگوهای من با شاه خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم، تهران، نشر طرح نو، چاپ اول، 1379، ج1، ص 237



 در همین راستا :



بیانیه رضا پهلوی در مورد جزایر سه گانه


قابل توجه کسانی که شناخت درستی از « دوران طلایی پهلوی » ندارند !
http://666sabz.blogspot.be/2015/06/blog-post_22.html






گفت : روز پدره .... گفتم : پس بر پدرش لعنت !




دوستی زنگ زد و

گفت : یادت نره به پدرت زنگ بزنی امروز !

گفتم : مگه چه خبره ؟!

گفت : اِِِ نمیدونی ؟! روز پدره دیگه !

گفتم : کی روز پدر شد ؟! معمولا یک هفته پیش از روز پدر ، فروشگاه ها پدر آدم رو درمیارن از بس تبلیغ ماشین ریش تراشی ، دستگاه قهوه جوش و مسواک برقی و گوشی همراه ووو میکنن ! امسال هیچی نشون ندادن چرا ؟!

گفت : نه بابا ، مال اینجا رو که نمیگم ، در ایران روز پدره !

گفتم : من به روز پدر ایران کاری ندارم ، من روز مادر و روز پدر بلژیکی رو قبول دارم !

گفت : به ! چه ایرانی هستی تو ... 

گفتم : روز پدر ایران به چه مناسبتی انتخاب شده ؟!

گفت : روز تولد علیه !

گفتم : پس بر پدرش لعنت !

گفت : بالاخره باید یک روزی رو بذارن دیگه !

گفتم : همین دیگه ! زمان شاه ، روز تولد رضا شاه شده بود روز پدر ، حالا زمان اینا تولد علی شده روز پدر ! من روز پدر بلژیکی رو قبول دارم چون مطمئن هستم روز تولد یه آدمی رو مبدا کردن که حداقل دستش تا کتف به خون مردم آغشته نبوده !







اعتراض فرماندهان ارتش به نادیده گرفتن رشادتهای ارتش در جنگ از سوی جمهوری اسلامی !



فرمایشات جناب ناخدا صمدی فرمانده مدافعان خرمشهر که این شهر را در مقابل سپاه سوم عراق بیش از یک ماه حفظ کردند و تمام محاسبات صدام را بر هم زدند.

با درود بر تمامی تکاوران نیروی های سه گانه زمینی ، دریایی و هوایی ارتش دلیر و  باغیرت ایران که وجب به وجب این سرزمین را حفظ کردند.




پاسخ فرماندهان سابق ارتش به سه دهه تحریف جنگ توسط سپاه





۱۳۹۵ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

« وسپا » هفتاد ساله شد !


موتورسیکلت وسپا ۷۰ سال پیش ، در روز ۲۳ آوریل ۱۹۴۶به ثبت رسید.

وسپا به خاطر ارزانی ، مصرف کم ، قدرت بالا ، طراحی منحصر به فرد وهمچنین آسانی در سوار و پیاده شدن ، مورد علاقه بسیاری از جوانان در جهان از جمله ایران قرار گرفت و خیلی زود به شهرت رسید.

لازم به ذکر است که تا چندین دهه پیش در اروپا ، بانوان شلوار به پا نمیکردند و حتی قانونی در جریان بود که از پوشیدن شلوار توسط بانوان جلوگیری میکرد که این قانون یواش یواش کمرنگ و سپس به دست فراموشی سپرده شد.

وسپا به خاطر داشتن سپری در جلوی موتور ، مانع ورود باد به زیر دامن بانوان میشد و همین ویژگی باعث شد که دختران جذب آن شوند.

موتور وسپا به علت قدرت بالا ، این قابلیت را هم داشت که با کمی دستکاری به صورت وانت سه چرخه درآید و کار حمل و نقل بار را هم بر عهده بگیرد.

مردم با ذوق و شوخ طبع ایرانی بیکار ننشسته بودند و مثلی هم برای وسپا ساختند :

خواهی نشوی رسوا ... بپر عقب وسپا

موتور وسپا و وانت سه چرخه هایش هنوز یکی خاطرات دوران کودکی من را تشکیل میدهند.










درصورت بیان « سرچشمه » و پاک نکردن 666
بهره بردن از عکس ها ، فیلم ها و مطالب این وبلاگ آزاد میباشد





۱۳۹۵ فروردین ۲۶, پنجشنبه

از برکت جمهوری اسلامی ، پزشکان ، بازرگان شده اند !



سوگند نامه بقراط کهن ترین قوانین اخلاق پزشكی را در متن خود دارد و هنوز هم در بسیاری از كشورهای جهان به عنوان تعهد نامه پزشكان در پایان دوره تحصیل خوانده می شود.

سوگند نامه بقراط در حقیقت به منزله یك تعهد نامه اخلاقی برای پذیرش و به كار بستن اصول اخلاقی حرفه پزشكی است.

متاسفانه یا این سوگند نامه در ایران اجرا نمیشود و یا پزشکان به سوگندشان پایبند نیستند.

چند سالی است که پزشکان و محققان به روشی دست یافتند که از پلاکت های خون برای سرعت بخشیدن به آسیب دیدگی ها و زخم ها استفاده میکنند.

ولی متاسفانه جمعی از آدمهای سودجو ، از این روش برای سر کیسه کردن آدمهای ساده لوح و ناآگاه استفاده میکنند و وانمود میکنند که استفاده از پلاکتهای خود باعث جوانی و / یا رشد مو میشود !

البته در اروپا اینگونه کارها در مطب های زیبایی شخصی و توسط پرستارها و بعضا آرایشگرها ( دلاکهای حمام قدیم ) انجام میشود ولی در ایران از برکت جمهوری ننگین اسلامی ، خود پزشکان دست به اینجور رفتار ناشایست میزنند ! 

چندین بار دیده ام که برخی از پزشکان سودجوی ایرانی ، تزریق پلاکت خون را درمان تاسی سر و یا جوانی پوست صورت معرفی کرده اند !

توجه داشته باشید که غنی کردن پلاکت های خون به هیچ وجه باعث رشد مو یا چوانی پوست صورت ووو نمیشود !!!

چون اگر پلاکت ها موجب رشد مو یا جوانی پوست چهره میشدند دیگر نیازی به دخالت پزشک نبود چون خودشان به خودی خود در خون وجود دارند ! 

و اما مورد و نحوه استفاده از پلاکت خون بدینگونه است :

از شخص بیمار 60 تا 100 میلی لیتر خون گرفته میشود و سپس این خون در یک دستگاه گریز از مرکز ( چرخشی ) گذاشته شده تا پلاکت ها از خون جدا شوند و سپس آن پلاکت ها را به محل مورد نظر تزریق میکنند که این کار باعث سرعت بخشیدن ترمیم محل آسب دیدگی و جراحت میشود !!!

توجه کنید !

این کار تنها و تنها برای سرعت بخشیدن به ترمیم بخشی از بدن که آسیب دیده و یا پس از عمل جراحی صورت میگیرد !!!

برای مثال زمانی که برای کاشت مو قسمتی از پشت سر بریده شده و معمولا یکی دو ماه طول میکشد تا جای زخم و بخیه خوب شود ، با تزریق پلاکت های خون این مرحله ( کمابیش ) به نیم میرسد !!!

نه اینکه پلاکت خون باعث درآمدن و رشد مو بشود !!!

این یک کلاهبرداری تازه است که یک سری دکتر و مراکز زیبایی از این راه کسب درآمد بیشتر میکنند !

برای آگاهی بیشتر به مراکز درمانی معتبر مراجعه کنید ، نه مراکز زیبایی و دکتران بازرگان !

در آخر یک نمونه میاورم :

چندی پیش در برنامه « دید در شب » یک خانم بازیگر به آقای رشیدپور میگفت که بینی ایشان پولیپ داشته و پیش از عمل جراحی ، آقای جراح از خانم میپرسد که آیا میخواهد که در موقع عمل پولیپ ، عمل زیبایی بینی هم انجام شود یا خیر و طبیعتا خانم بازیگر میگوید بلی !

این قضیه شاید برای ایرانیان ساکن ایران یک قضیه کاملا معمولی باشد ولی این امر در اروپا و آمریکا از محالات است و آقای جراح میتواند مجوز پزشکی خود را از دست بدهد !

چرا ؟!

برای اینکه جراح بینی به هیچ عنوان نمیتواند عمل زیبایی انجام دهد و اینکار تنها و تنها توسط جراح زیبایی انجام میشود و بس !

یا دوستی دیگری که دندانپزشک است و از ایران به بلژیک آمده ، ناراحت است که چرا در ایران میتوانسته جراحی فک و کاشت دندان هم انجام دهد ولی اینجا همچین اجازه ایی را ندارد و مگر اینکه هفت هشت سال دیگر درس بخواند تا جراح فک شود !

همین شخص وقتی  که تعجب من را نسبت به جراحی فک ایشان دید ، با کمال خونسردی به من گفت « کجای کاری ، در ایران دندان پزشکان ، جراحی فک میکنند ، جراحان فک ، عمل زیبایی انجام میدهند و جراحان زیبایی هم رفتند تو کار بساز و بفروشی » !






 سرچشمه ها :



مرکز اورتوپدی سانتی ( فیفا )



نشریه پزشکی سوییس