۱۳۹۳ تیر ۱۰, سه‌شنبه

یه کبوتر توی ایوون داره لونه میذاره میگن اومده کاره کاش بیای و ببینی

.

 چند روزی میشه که یه کبوتر روی بالکن خونم ، لونه کرده



 

اولا ازم میترسید و تا منو میدید پر میزد و میرفت ، اما حالا دیگه ترسش ریخته ولی هنوز منو با نگاه نافذش زیر نظر میگیره تا اگه خواستم دست از پا خطا کنم ...




چهارم ژوییه

جوجه دو قلو



سیزدهم ژوییه




بیست و دوم ژوییه




بیست و چهارم ژوییه






بیست و پنجم ژوییه




وقتی که لونه خالیشون رو دیدم ، خوشحال شدم ولی آلان دلم براشون تنگ شده ... 


امیدوارم هر کجا که هستند ، همیشه تندرست و پیروز باشند.
.
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر