۱۳۹۰ مرداد ۶, پنجشنبه

کرم سفت کننده بانوان !

نمونه ایی از فناوری جمهوری اسلامی :

کرم بزرگ کنند ، حالت دهنده و سفت کننده بانوان
!

باید خدمتتون عرض کنم که این کرمها نه خاصیتی دارند و نه فایده ایی !
تنها کاری که ممکن است انجام دهند ، پوست شما را مرطوب کنند ، همین !
درضمن ، وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ، کدوم کارش درست و بهداشتی است ، که حالا این کرم را هم تایید کنه !


 

۱۳۹۰ تیر ۲۲, چهارشنبه

انتخاب نامهای دشمنان ایران برای فرزندانمان !

.
در کجای دنیا به جز ایران سراغ دارید که مردم ، نام دشمنان کشورشون رو روی فرزاندانشون بذارند ؟!
.
اونهم چه دشمنهایی ، کسانی که ایران و ایرانی رو به خاک و خون کشیدند !
.
برای مثال :
.
- اسکندر
.
- چنگیز
.
- تیمور
.
و تا چند نسل آینده ، لابد شاهد این نام هم خواهیم بود : صدام حسین !

.
.البته نام امامان رو هم میشه به این فهرست اضافه کرد.



.
.
 
.

اینها که مسلمون نیستند !


.
اینها که مسلمون نیستند !
.
تا سخن از جنایتهای حکومت آخوندی میزنم ، یک عده ایی میگند : اینها که مسلمون نیستند !
.
میپرسم ، خوب قذافی چی ؟ قذافی که مسلون نیست !
.
سوریه چی پس ؟ حکومت سوریه که اسلامی نیست !
.
مصر چی ؟ بابا اینکه اسلام واقعه ایی نیست !
.
عربستان سعودی که منشا اسلامه چی اونوقت ؟ عربستان سعودی که اسلامی نیست که !
.
خوب بگو ببینم ، از 1400 پیش تا حالا ، کدوم حکومتها ، اسلامیه راستین بودند ؟ هیچ کدومشون !
.
نتیجه اخلاقی : احکام اسلام غیر قابل اجراست و نمیشود با این احکام کشور داری کرد !
.
چنانکه در طی این 1400 سال و با وجود اینهمه کشور اسلامی ، هیچکدوم موفق به پیاده کردن اسلام راستین نشدند !
.
پس کسانی که هنوز به دنبال اسلام راستین و برقراری حکومت اسلامی هستند ، یا واقعا مغز خر خوردند و یا ما رو خر فرض میکنند !
.
.
بزرگان از دیرباز گفته اند : آزموده را ، آزمودن خطاست !
.

علی اصغر در صحرای کربلا : مامان منم آب هویج میخوام


.
آخوندهای شیعه میگویند که در صحرای کربلا ، علی اصغر آب میخاسته و امام حسین علی اصغر رو بغل کرده و آورده دم چادر و رو به لشکر یزید گفته که اگه به ماها رحم نمکیند ، دست کم یه کم آب به این طفتک بدهید ولی یکی از سربازان یزید به نام حرمله با تیر گلوی بچه نوزاد رو نشونه رفته و ایشان رو به درجه والای شهادت نائل آورده.
.
با این حساب که نوزاد با شیر هم رفع عطش میکند و نیازی به آب ندارد و نوزاد اصلا گردن ندارد و تیراندازی که از این فاصله بتواند امام حسین 150 سانتی متری رو ول کند و گلوی 1.5 سانتی بچه رو نشونه بگیره و به هدف بزنه ، باید دید بالایی داشته باشد ، داستان زیر را برایتان نقل میکنم.
.
از 666 منقول است که در صحرای کربلا ، علی اصغر مدام ونگ میزده که : أريد أمي عصير الجزر یعنی مامان منهم آب هویج میخام !
.
بله ، علی اصغر آب هویج میخاسته !
.
آن طفل معصوم آب هویج رو دست حرمله دیده بوده و شروع کرده به عر زدن که منم از اون قاقا ها میخام !
.
دلیلش هم این است که :
.
کسی که از 200 متری ، تیر رو درست به گلوی نوزاد بزنه ، باید دید خیلی قویی داشته باشه !
.
با این حساب که در صدر اسلام نه دوربینی وجود داشته و نه عینک و نه لنز و نه لیزر برای کارگذاشتن روی کمان و نه قرصهای ویتامین آ که دید رو تقویت کنه ، پس میشه نتیجه گرفت که حرمله داشته آب هویج میخورده !
.
و این طفلک معصوم هم هوس کرده !
.
.
.

۱۳۹۰ تیر ۱۹, یکشنبه

عکسی از آیت الله خامنه ایی در دوران نوجوانی !

.

.

نَعُوذبالله اگر شخص مسلمانی خواست با الاغ عشق بازی کند لازم است که روز بعد الاغ رو به چهل کيلومتری برده بفروشد
.

محمد دخول الله !

.
چرا باید به محمد ، لقب دخول الله داد !
.
چون الله به محمد فرمود : قتلو فی سبیل الله و محمد هم رفت و این فرمایش خدا را انجام داد !
.
وقتی که محمد و سرداران اسلام به زنها و دختران مردم ، از جمله مادر بزرگهای ما ایرانیان تجاوز میکردند ، یا خودسر بوده و یا به دستور الله !
.
اگر خود سر بوده که باید اغتشاشید به اون پیامبری که خودسرانه به زن و بچه های مردم تجاوز میکنه !
.
اگر به دستور الله بوده پس لابد الله فرموده بوده : دخلو فی سبیل الله !
.
پس همچین بی ربط و بی احترامی نیست اگه به محمد لقب دخول الله داده بشه !
.


 .
.

۱۳۹۰ تیر ۱۷, جمعه

لکه های خون روی سپر خودروی احمدی نژاد

.

.

دوستان گرامی
.
یک بار روی عکس کلیک کنید تا عکس بزرگ شه ، دوباره روش کلیک کنید و سپس خواهید دید که درست رنگ خونه خشک شده است.
.
در وسط سپر ، یعنی درست بالای پلاک رنگ سرخش به خوبی مشخصه !
.

حمله آدم آهنیها به پایگاه سپاه !

.
به بیرق واژگون جمهوری اسلامی ، توجه فرمایید.

.




















۱۳۹۰ تیر ۱۶, پنجشنبه

جعفری از تاکتیک فوق سری سپاه پرده برداشت !

.
.

جعفری : سپاه برای مقابله با تهديدات به بستن تنگه هرمز اکتفا نمی‌کند.
.
جعفری در پاسخ به خبرنگار 666 تی وی ، که پرسیده بود گام بعدی در بستن چه خواهد بود ، گفت در صورت حمله نظامی به جمهوری مقدس اسلامی ، به فرمان جانشین بر حق امام زمان ، آیت الله خامنه ایی ، نخست تنگه هرمز را میبندیم و سپس فلنگ را !
.
.
.
نمونه ایی از آماده سازی رهبر کبیر انقلاب برای بستن فلنگ به موقع
.

.
.

۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

به وکیلی راد کمک کنید تا ننه اش رو پیدا کنه !

وکیلی راد پس از معاوضه با کلوتید رایس به تهران برگشته ولی در فرودگاه شلوغ و پلوغ تهران ، ننه اش رو گم کرده
به وکیلی راد کمک کنید که ننه اش رو پیدا کنه !

۱۳۹۰ تیر ۱۳, دوشنبه

در پی ممنوعیت ورود بانوان به قهوه خانه ها !





البته دور از جون شیرزنان ایرانی !




در همین راستا :

.

.
زن ایرانی ، قهرمان جهانی ورزش با مانع !
.
در پی ممنوعیت ورود بانوان به قهوه خانه ها !
http://666sabz.blogspot.be/2011/07/blog-post_04.html
.
رضا شاه کبیر در لحظه تاریخی کشف حجاب !
http://666sabz.blogspot.be/2013/01/blog-post_9.html
.
بیرق عنکبوت نشان جمهوری اسلامی در دست دختران تیتیش مامانی خارج از کشور !
.
به وکیلی راد کمک کنید تا ننه اش را پیدا کنه !
.
.


پوستر آریوبرزن



با اجازه از فردوسی بزرگ ، شعرش را کمی دستکاری کردم برای اینکه حیفم اومد که ولی وقیح و ساندیس خوراش را با پلنگان و شیران مقایسه کنم.


۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

خواهش میکنم یکی کمکم کنه !



ارتش ساندیس خوری ولایت ، انقدر برایم گزارش تخلف رد کردند که بالاخره یوتوب یکی از ویدیوهام رو حذف کرد و اگه همیجوری ادامه پیدا کنه ، همه حساب کاربریم حذف خواهد شد

یکی میتونه بگه که باید چیکار کنم ؟!

خواهشن به لینکم منفی ندید ، چون نمیدونم که باید این درخواست کمک را کجا میکردم ، گفتم شاید در اینجا کسی باشه که بتونه بهم کمک کنه

اگه باید نامه یا ایی میلی به یوتوب بفرستم ، خواهش میکنم که آدرس دقیق بهم بدید چون هرچی تو یوتوب گشتم چیزی پیدا نکردم

اگه باید متن به زبان انگلیسی باشه ، خواهش میکنم کمکم کنید چون انگلیسیم خوب نیست

البته باید یادآورم بشم که مشکل این نیست که یک ویدیو حذف شده ، مشکل اینجاست که یوتوب تهدید کرده که اگه تکرار بشه ، حساب کاربریم رو حذف خواهد کرد


پیشاپیش از همگیتون سپاس گذاری میکنم
خوشبختانه این ویدیوی من بارها کپی شده و اینجا میتونید ویدیو رو ببینید و مطمئن شید که چیزه نادرستی توش نبوده و تنها بخاطر توهین به خامنه ایی دجال براش گزارش رد کردند !











۱۳۹۰ خرداد ۱۶, دوشنبه

فراخوان سراسری برای بزرگداشت 25 خرداد





فراخوان مشترک نهادهای دموکراتیک و حقوق بشری ایرانیان برونمرزی

برای بزرگداشت دومین سالگرد جنبش سبز آزادیخواهی مردم ایران
در روزهای آخر خرداد ۱۳۸۸، جنبش سبز دموکراسی خواهی مردم ایران با شرکت میلیون‌ها ایرانی و با شعار «رای من کجاست» آغاز شد و با گسترش خواست‌ها به انتخابات آزاد، حقوق شهروندی، گشایش فضای سیاسی و درخواست های اقتصادی اوج گرفت. مردم ایران پس از تقلب آشکار در انتخابات ۲۲ خرداد و کودتای انتخاباتی دولت علیه ملت، با رویکرد گسترده شان به خواست‌ها و برنامه هایی برای تامین آزادی‌های فردی و اجتماعی چون آزادی بیان، عقیده، اجتماعات، احزاب و نهادهای مدنی، برابری حقوق زن و مرد، تامین حقوق اقوام و اقلیت‌های مذهبی، حذف سانسور، آزادی زندانیان سیاسی، لغو مجازات اعدام و برای تامین عدالت اجتماعی به اعتراض و تظاهرات مسالمت آمیز میلیونی دست زدند و برای پایان دادن به دولت کودتا و استبداد دینی ـ نظامی حاکم به مقاومت گسترده مدنی برخاستند.

جنبش گسترده دادخواهانه و سبز مردم ایران از سویی مرحله ای جدید از رشد و بلوغ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ملت ما را به نمایش گذاشت، و از سویی دیگر الهام بخش مبارزان منطقه جهت پایان دادن به دیکتاتوری‌های طولانی در کشورهای‌شان بود.

در تداوم سرکوب مبارزه مردم از ابتدای روی کارآمدنش، جمهوری اسلامی ایران در دو سال گذشته با استفاده از تمام امکانات خود و با تکیه بر نیروی سیاسی، تبلیغاتی، مالی و نظامی به سرکوب خشن و همه جانبه جنبش مسالمت آمیز مردم آگاه ایران برخاست. مردم ایران در طول این دو سال با شکیبایی و پرهیز از خشونت در برابر خشونت و جنایت‌های رژیم، لحظه ای از اعتراض دست برنداشتند. حرکت های عظیم مردمی که با شعار «رای من کو» آغاز شد، گرچه به دنبال سرکوب شدید و کشته شدن جوانان و مردم از خیابان‌ها عقب نشست، ولی در خانه ها و کارخانه ها تداوم یافت و در هر فرصتی خود را دوباره نشان داد. مردم ایران و به ویژه جوانان بیدار میهن در پی فرصت های مناسب هستند و به تدارک برآمدی دوباره می اندیشند. آنان در غائله جنگ درونی جناح های حکومت، فریب دیکتاتور بزرگ را نخواهند خورد و حتی در صورت حذف احمدی نژاد و یارانش از پیگیری خواست‌های برحقشان دست نخواهند کشید.

در خیابان‌ها و در زندان‌های رژیم، هزاران تن از فرزندان مبارز و فداکار میهن با ذره ذره های جسم و جان خویش به مقاومت و پایداری برخاسته اند. آنان یاد و خاطره نداها، سهراب‌ها، فرزادها، شیرین‌ها و ترانه ها، این ققنوس‌های جنبش دموکراسی خواهی ملت ایران را با ترنم و با قامت بلند آزادیحواهی در جان و روان مردممان جاری می‌کنند. پیکار آنان هر رور بیشتر از روز پیش، سیاهی و تباهی سرکوبگران ملت را به چشم جهانیان پدیدار می‌کند.

رژیم جمهوری اسلامی ایران با بر باد دادن ثروت‌های کشور و غارت آن به دست کارگزارانش و با اتخاذ سیاست‌های خائنانه و نابخردانه، و مدیریت ناکارشناسانه موجبات ورشکستگی عمومی اقتصاد ایران را فراهم آورده است. بر باد رفتن ۴۴۲ میلیارد دلار درآمد نفتی کشور (تنها در ۶ ساله اخیر)، ورشکستگی سیستم بانکی، افزایش ۲ برابر حجم نقدینگی (پول)، افزایش معوقات بانکی به رقم پنجاه هزار میلیارد تومان، افزایش بیش از پیش تورم، ورشکستگی بنگاهها، گسترش بیش از پیش بیکاری، سقوط تولید، افزایش بی رویه و سرسام آور واردات به میزان ۸۰% درآمد ارزی، اختصاص و سپردن هشت هزار میلیارد تومان به ۸۴ شخصیت حقیقی و حقوقی، چنگ اندازی سپاه و نظامیان در اصلی‌ترین مراکز اقتصادی (از جمله مخابرات) نتیجه مستقیم سیاست‌های اقتصادی ضدمردمی این نظام است.

حاصل این روند، افزایش جنگ قدرت میان بالایی‌ها برای قبضه امکانات از یکسو و افزایش شکاف دولت ـ ملت و گسترش جنبش‌های اعتراضی مدنی ـ اقتصادی ـ اجتماعی از سوی دیگر است. امری که رژیم نظامی- ولایی جمهوری اسلامی را هرچه بیشتر به سقوط نزدیک می‌کند.

اکنون ایرانیان برای بزرگداشت جنبش شکوهمند ملی و سبز میلیونی تهران بزرگ و شهرستانها در خرداد 1388، به پیشواز روزهای پایانی خرداد می‌روند. دولت نفتی ـ نظامی کودتا که با حمایت دیکتاتور بزرگ و با فرمان آتش گشودن به روی مردم به کار گمارده شده بود، در نتیجه مبارزه و نفرت عمومی ملت و بحران های درونی در انزوا قرار گرفته و همچون دیو برفی آب می‌شود. دستگاه ولی فقیه پس از این جدال درونی و در نتیحه افزایش تحریم گسترده بین المللی و سقوط دیکتاتورهای منطقه، تهدیدها و تنگناها را هرچه بیشتر تجربه خواهد کرد.

در سال ۱۳۹۰، جنبش آزادیخواهی مردم ایران می‌تواند از فرصت‌های بزرگی بهره مند شود. با ترمیم شبکه های اجتماعی و اعمال اراده از راه مسالمت آمیز و پافشاری بر خواست‌های آزادیخواهانه و دموکراتیک، به ویژه آزادی فوری زندانیان سیاسی و پایان دادن به حبس خانگی چهره های شناخته شده جنبش سبز آقایان موسوی و کروبی، و خانم ها رهنورد و کروبی، جمهوری اسلامی را به عقب نشینی وادار نماید.

همراه با مردم ایران، ما خواهان گذار از حکومتِ دینی و قوانین قرون وسطایی موجود به نظامی دموکراتیک بر مبنای جدایی دین از حکومت هستیم. نظامی که در آن یکپارچگی ایران و شناسایی حقوق کامل و همه جانبه سیاسی ـ فرهنگی ـ اجتماعی ـ اقتصادی شهروندان در چهارچوب یک قانون اساسی مبتنی بر مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر میثاق‌های بین المللی تضمین شود.

ما، نهادهای دموکراتیک ایرانیان برون مرزی، از همه ایرانیان آزاده در گوشه و کنار جهان می‌خواهیم تا در روزهای پایانی خرداد برای گرامی‌داشت سالگرد جنبش سبز دموکراسی خواهی مردم ایران و برای رساندن صدای حق طلبانه میلیون‌ها ایرانی به جهانیان، هرگونه که می‌توانند اقدام کنند و به نوبه خود با برپایی گردهمایی، تظاهرات، کنفرانس، نمایشگاه عکس و … تلاش خواهیم کرد از 22 تا 30 خرداد در این حرکت بزرگ ملی شرکت کنیم.
.
برگزار کنندگان:

1- اتحاد برای ایران / بلژیک

2- جبهه‌ متحده دانشجویی / تورونتو

3- حامیان مادران پارک لاله / لس آنجلس- ولی

4- کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی / پاریس

5- مرکز بین‌المللی حقوق بشر / تورونتو
.
کلن

6- جمعیت پشتیبانی از مبارزات دمکراتیک مردم ایران

7- خانه همبستگی مهر

8- دانشجویان و جوانان موج سبز

9- کمیته جمعی از ایرانیان نورد راین وستفالن

10- حامیان مادران پارک لاله
.
پشتیبانان

11- جمعیت دفاع از زندانیان سیاسی ایران


۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۹, پنجشنبه

بزودی شاهد خواهیم بود...

گرامی باد بیست و نهم اردیبهشت ماه ، زاد روز مصدق بزرگ



گرامی باد بیست و نهم اردیبهشت ماه ، زاد روز مصدق بزرگ
هیچ ملتی در سایه استبداد به جائی نخواهد رسید.

دکتر مصدق

دربیست و نهم ارد یبهشت ماه یکهزار و دویست وشصت و یک خورشیدی دکتر محمد مصدق چشم به جهان گشود و از همان اوان جوانی به نهضت مشروطه خواهان پیوست ودر زمان استبداد صغیر ، برای ادامه تحصیل عازم اروپا شده و در دانشگاه نوشاتل کشور سوئیس در رشته حقوق مشغول تحصیل گردید پس از اخذ دکترا حقوق به ایران بازگشت و بکاردولتی پرداخت . در کابینه مشیرالدوله وزارت دادگستری را بعهده گرفت . سپس به سمت استاندارفارس منصوب و عازم شیراز گردید . پس از سقوط کابینه سید ضیاء ، وزارت دارائی را بعهده گرفت و در سال یکهزار و سیصد و دو خورشیدی بعنوان استاندار آذربایجان عازم تبریز گردید ولی دیری نپائید که بعلت اختلاف با سیاست سردار سپه رضاخان از مقام خود استعفا و به تهران برگشت . در کابینه بعدی مشیرالدوله عهده دار وزارت خارجه شد . در انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی از سوی مردم تهران انتخاب و راهی مجلس گردید . در این زمان با خلع احمد شاه قاجار از مقام سلطنت و انتخاب رضاخان سردارسپه به جای وی مخالفت کرده و آن نطق تاریخی را از پشت تریبون مجلس ایراد نمود که به بخشی از آن اشاره می شود تا بیش از پیش شخصیت این بزرگمرد آزاد یخواه نمایان گردد : :
" ما می گوئیم که سلاطین قاجاریه بد بودند ، مخالف آزادی بودند ، مرتجع بودند . خوب حالا آقای رئیس الوزرا پادشاه شد اگر مسئول شد که سیر قهقرائی می کنیم . امروز مملکت بعد از بیست سال و این همه خونریزی ها می خواهد سیر قهقرایی بکند و مثل زنگبار بشود گمان نمی کنم زنگبار هم این طور باشد که یک شخص هم پادشاه باشد و هم مسئول مملکت باشد! اگر گفتیم که ایشان پادشاه اند و مسئول نیستند ، آنوقت خیانت به مملکت کرده ایم برای اینکه ایشان در مقامی که هستند موثر هستند و همه کار می توانند بکنند . در مملکت مشروطه رئیس الوزرا مهم است نه پادشاه ، پادشاه فقط و فقط می تواند به واسطه رأی اعتماد مجلس یک رئیس الوزرایی را به کار بگمارد . خوب اگر ما قایل شویم که آقای رئیس الوزرا پادشاه بشوند ، آنوقت در کارهای مملکت هم د خالت کنند و همین آثاری که امروز از ایشان ترشح می کند در زمان سلطنت هم ترشح خواهد کرد ، شاه هستند ، رئیس الوزرا هستند ، فرمانده کل قوا هستند । بنده اگر سرم را ببرند و تکه تکه ام بکنند و آقای سید یعقوب هزار فحش به من بدهند ، زیر این بار این حرف ها نمی روم . "
.
با به سلطنت رسیدن رضا خان بر روی قانون اساسی خط بطلان کشیده شد و رضا شاه همه امور کشور را به دست گرفت هیأت دولت و مجلس بازیچه ای بیش در دست دربار پهلوی نبودند .در دوران سلطنت رضاشاه اقدامات چشمگیری انجام گرفت که باید بحساب شخصیتهائی چون فروغی ؛ تیمورتاش ؛داور و... گذاشت ولی در آخرین ماه های پادشاهی ، رضاشاه کشور اشغال شده ای را به جا گذاشت و خود به تبعید رفت . دکتر مصدق به فراست دریافته بود که با شاه شدن رضا خان در آینده نه چندان دور کشورش به چه مصیبتی گرفتار خواهد شد که شد .

پس از پایان دوره پنجم مجلس ، مصدق خانه نشین شد تا اینکه در تیر ماه سال هزار و سیصد و نوزده خورشیدی در اجرای فرمان ! ماموران شهربانی به خانه دکتر مصدق رفته و اورا بازداشت و به بیرجند تبعید نمودند . پس از سوم شهریور و وزیدن اندک نسیم آزادی ، از سوی مردم تهران دکتر مصدق به نمایندگی دوره چهاردهم مجلس شورای ملی انتخاب گردید ه و روانه مجلس شد . در مجلس چهاردهم بود که دکترمصدق لایحه عقد هرگونه قراردادی که از سوی دولت با کشورهای خارجی بدون موافقت و تصویب مجلس شورای ملی ، بسته شود غیرقانونی خواهد بود را به تصویب مجلس رساند .

در آبان ماه یکهزار و سیصد و بیست و هشت خورشیدی نوزده تن از مخالفان دخالت دولت درانتخابات دوره شانزدهم در خانه دکتر مصدق گرد آمده و پس از بررسی اوضاع روز کشور، جهت دفاع از قانون اساسی و آزادی مصرحه در آن و همچنین در راستای استقلال و حفظ تمامیت ارضی کشور ، موجودیت سازمان جبهه ملی ایران را به رهبری دکتر مصدق اعلام نمودند .

در انتخابات دوره شانزدهم نیز دکتر مصدق از سوی مردم تهران انتخاب و روانه مجلس شد . در اثر ایستادگی و همت بلند این آزادمردتاریخ ایران زمین و همکاری تنی از اعضای جبهه ملی ایران لایحه ملی کردن صنعت نفت در سراسر کشور به تصویب مجلس شورای ملی و سنا رسید .

در دهم اردیبشهت یکهزار و سیصد و سی خورشیده دکتر مصدق به نخست وزیری ایران برگزیده شد . از این تاریخ مبارزات ملت ایران به رهبری خردمندانه دکتر مصدق علیه استعمار انگلستان رنگ تازه ای بخود گرفت. هدف از ملی کردن صنعت نفت تنها از نظرمالی نبود بلکه بیش از یکقرن انگلستان توانسته بود در نهاد های سیاسی ، فرهنگی ، دینی ، عشایری و نیروهای مسلح رخنه کند و ازطریق پایگاه خود در شرکت نفت ، مزدوران خود را در تمامی نهاد های کشوری وارد نماید لذا با ملی کردن صنعت نفت دست استعمار انگلیس از روی نهادهای کشوری و لشگری قطع میشد و ایران به استقلال کامل می رسید .

انگلیس که منافع نا مشروع خود را در خطر می دید از طریق مزدوران خود هر روزه اغتشاشاتی را در سرا سر کشور برپا می کرد تا دولت ملی دکتر مصدق را با مشکلات روبرو سازد . دولت وقت آمریکا از خطر نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در هراس بود ولی بر این باور بود که با گسترش دموکراسی در کشورهای جهان بخصوص خاورمیانه می توان جلوی خطرگسترش کمونیستی را گرفت ولی انگلستان دموکراسی در خاورمیانه را علیه منافع نا مشروع خود می دانست و برای جلب دولت آمریکا که از نفوذ اتحاد جماهیر شوروی بیم داشت ، توانسته بود در احزاب چپ نفوذ نموده و بخشی را به استخدام خود در آورد و از طریق آنها هرچندگاه بلوا و آشوبی در سراسر کشور زیر شعار " یانکی گو هوم " برپا نماید که این شعارها مورد خواست شوروی هم بود . در هفدهم تیرماه هزار و سیصد و سی خورشیدی ترومن رئیس جمهور آمریکا اعلام نمود که آورل هریمن را جهت مذاکره به تهران خواهد فرستاد و دکتر مصدق طی پیامی ازاین اقدام رئیس جمهورآمریکا حسن استقبال نمود . انگلیسها از این موقعیت استفاده نموده ودر تاریخ بیست و سه تیرماه با ورود آورل هریمن به تهران ، تظاهرات خونینی را از سوی سازمان های چپ در مخالفت با ورود فرستاده رئیس جمهور آمریکا ، برپا نمودند که در اثر درگیری با ماموران انتظامی تنی چند کشته و تعدادی مجروح شدند . نشریات وابسته به حزب توده ضمن اعتراض شدیدی به دولت ملی که کوچکترین دخالتی در این فاجعه نداشت مصدق را فاشیست و نوکر امپریالیسم آمریکا نامیدند . این فاجعه و اتفاقات بعدی که انجام گرفت مقامات آمریکائی را به وحشت انداخت که ایران بسوی کمونیست شدن پیش می رود و انگلستان توانست با دسایس گونا گون ، آمریکا را در بر اندازی دولت ملی دکتر مصدق همراه خود سازد بخصوص با روی کار آمدن جمهوریخواهان به ریاست ژنرال آیزنهاور ، آمریکا را متحد و همراه خود نمود .

هر روزه روزنامه های مزد بگیر مطالبی را علیه دکتر مصدق منتشر می نمودند تا مردم را گمراه نموده و علیه مصدق به شورش وادارند .گروهی اعلام می کردند که مصدق عامل انگلیس است و به دستور آنها نفت را ملی کرده تا مردم در فقر و فاقه بمانند ، دسته دیگر مصدق را عامل امپریالیسم آمریکا معرفی می نمودند ، وبخشی هم مصدق را عامل کمونیستها دانسته که هدفش سرنگونی محمدرضا شاه تنها پادشاه شیعه جهان است تا بدین وسیله ایران را به زیر سلطه روسیه بکشاند و بی دینی را در ایران رواج دهد . برای اطلاع بیشتر در این باره می توان به روزنامه های

آن دوران مانند : شاهد ، داد ، به سوی آینده ، ، ملت ما ، نبرد ملت ووو...مراجعه نمود .

حوادثی مانند توطئه نهم اسفند و همچنین ربودن و بقتل رساندن تیمسار سرلشگر افشارطوس رئیس شهربانی دولت ملی مصدق ، زمینه را برای براندازی حکومت ملی آماده ساخت و دولت انگلیس با کمک آمریکا طرح کودتا ریخته شد و توسط مزدوران داخلی ، در تاریخ بیست و هشت مرداد یکهزار و سیصد و سی و دو خورشیدی انجام گرفت ومدت بیست و پنج سال نظام استبداد سلطنتی بر ایران حاکم شد که د ر نتیجه به حکوت استبداد دینی ختم گردید .

دکتر مصدق در بیدادگاه نظامی گفت :

" اینجانب می خواستم شاهنشاه بر ملتی سلطنت کند که دراعداد ملل مستقل و آزاد دنیا قرار گیرد و اگر روزی به شاه گفتند برو ،بگوید من شاه این مملکت هستم و هیچ کجا نمی روم "
.
دیدیم که پس از گذشت بیست و پنجسال ، سفیرآمریکا به شاه گفت برو . پاسخ داد بچشم و همان فردا چمدانهایش را بست و رفت . سخنان مصدق در مجلس پنجم و همچنین در بیدادگاه نظامی بزرگترین مدرک تاریخی است که برای ما ایرانیان بجا مانده است که اگربه عمق آن سخنان رسا توجه میشد ، امروز ملت ایران گرفتار چنین سرنوشت شومی نمی گردید وروزگار چنین نکبت باری نداشت .

خوشبختانه امروزه تنی چند تن از سیاستمداران آمریکا و انگلیسی به دخالت دولت هایشان در کودتای بیست و هشت مرداد اعتراف نموده اند ولی عجیب اینجاست که افراد خود فروخته ای پیدا می شوند که برای بدست آوردن دل اربابان سابق خود علیه مصدق مزخرفاتی را سرهم کرده و بکار می برند گاهی مصدق را عامل انگلستان دانسته که به دستور انگلیسها نفت را ملی کرد !! و یا اینکه زمینه را برای کمونیست شدن ایران فراهم می نمود که با " قیام ملی بیست و هشت مرداد" به شکست انجامید. این مزدوران خیانتکار هنوز از تاریخ درس عبرت نگرفته اند که دوران سر سپردگی به بیگانگان پایان یافته است و آنچه امروز بر سر ملت ایران آمده است مسئول آن کسی نیست جز محمدرضا شاه که با کمک بیگانگان، قانون اساسی که خون بهای ملت ایران بود را زیر پا نهاد و باعث گردید که کشور عزیز ما دچار چنین سر نوشت شومی گردد . اگر به نصایح دکتر مصدق گوش فرا می داد و فریب اطرافیانش را نمی خورد و قانون اساسی را محترم می شمرد و از مقام خود پا فراتر نمی نهاد مورد احترام ملت قرار می گرفت و آن گونه آواره جهان نمی شد.

دکتر مصدق پس از محاکمه در بیدادگاه نظامی به سه سال حبس محکوم و پی از پایان دوران محکومیت به ده احمداباد رفت و تا پایان عمر در تبعید بسر برد و جز منسوبین درجه یک هیچکس حق ملاقات با اورا نداشت . پس از وفات مصدق درچهاردهم اسفندماه یکهزار و و سیصد و چهل و پنج خورشیدی ، شاه حتی اجازه نداد که به وصیت او عمل شود و در کنار آرامگاه شهدای سی یم تیر دفن گردد. فرمان داده بود : " زنده و مرده مصدق همان احمد آباد "

حتی محل دفن مردگان باید با کسب اجازه از پیشگاه پادشاه اسلام پناه انجام می گرفت .!! آنهم در کشوری که حکومتش مشروطه بود .


پس از سال ها که از درگذشت مصدق آزادمرد تاریخ ایران زمین می گذرد شنیدن نام پاکش لرزه بر اندام خودکامگان و جیره خواران بیگانه می اندازد و بهر وسیله و ترتیبی که شده میخواهند با پیراهه بستن بر نام پاک مصدق از وحشت خود بکاهند و شاید هم مورد الطاف اربابان از دست داده خود قرار گیرند لذاهرچندگاه علیه دکتر مصدق مزخرفاتی را سر هم کرده و در درون و بیرون ایران منتشر می نمایند . با اینکه نویسندگان از گروه هائی هستند که بخون هم تشنه اند ولی در برابر نام مصدق در یک صف قرار گرفته و همراه می شوند . فراموش نباید کرد که خفاش ارتجاع همواره به کمک دو بال قادر به پرواز است هرچند بالها در دو سوی مخالف قرار گرفته اند ولی برآیند نیروی بال هایشان در یک جهت می باشد . بال چپ حزب اللهی های درون کشور است و بال راست هرزه گویان سلطنت طلب برون مرزی . این خود فروختگان درهر فرصتی که بدست آورند به یاوه سرائی علیه پیشوای نهضت ملی ایران می پردازند ولی جز اینکه آبروی نداشته خود را نزد ملت شریف ایران بیش ازپیش ببرند ، سودی عایدشان نمی گردد.

مصدق ستاره درخشانی در آسمان تاریخ ایران زمین بوده و خواهد بود و تا ایران برجاست روشنی بخش مبارزات ملت بزرگ ایران علیه خودکامگی و بیدادگری و استعمار است و تا برقراری

آزادی ، دادگری ، برابری و مهرورزی در سرتا سر ایرانزمین ، راه مصدق همچنان ادامه خواهد داشت ।




به امید آزادی ایرانزمین از زیر سلطه استبداد دینی و بر پائی نظامی مردمسالار در سایه دادگری و مهرورزی

بیست و هشتم اردیبهشت یکهزار و سیصد ونود خورشیدی
مهران ادیب

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۶, جمعه

تا حالا وطن فروش و تجزیه طلب بودم و خودم نمیدونستم !



روی اینترنت دنبال عکسهایی از شادروان فرزاد کمانگر میگشتم که چشمم به یکی از عکسهایی که خودم گرفته ام افتاد که در زیرش نوشته شده بود « تصویر یک سلطنت طلب با پوشش سبز میان تجزیه طلبان » ! 
 
رویش کلیک کردم و ... به به چشمم روشن ! آقای ساندیس خور چندی از عکسهای من را برداشته و رویشان نام خودش را نوشته ، گویی که این عکسها را خود او گرفته بوده و در زیر عکس یک سری اراجیف را به هم بافته و به خورد خلق الله داده !


برایش پیامی فرستادم که چون میدانستم که سانسور خواهد شد ، خودم آنرا در بین عکسها قرار میدهم تا به وقاحت و رزالت این ساندیس خوران ، پی ببرید !


آدرس سایت آقای ساندیس خور را هم میگذارم که اگر خواسیتد قدم رنجه کنید و نظرتون را برایش بفرستید ، هر چند که نظر مخالفین هیچگاه پخش نخواهد شد !








عکس خودم که در تظاهرات سکوت گرفته شده
.
آقای دست راستی : غلام عسکری ،
از فعلان سندیکای کارگری و زندانی سیاسی در زمان شاه و شیخ

 

خانومی بسیار نازنین که در بیشتر تظاهرات ضد آخوندی شرکت دارند
.

عکس گرفته شده در روز جهانی زن ، پارسال
.