۱۳۹۴ تیر ۸, دوشنبه
علت نچسب بودن تمبر خامنه ایی کشف شد !
برای بهتر دیدن عکس ، یکی بزنید تو سر خامنه ایی
.
در همین راستا :
.
.
.
- ماجرای فولکس سواری شاه ...
- علت نچسب بودن تمبر خامنه ایی کشف شد !
.
- یه روز پسر شعبون بی مخ ....
- یه روز محمد رضا شاه میره مشهد زیارت ...
- ماجرای به سینما رفتن شاه و سرود شاهنشاهی ...
- ماجرای اسکی رفتن شاه و شعبون بی مخ ...
- مینی بوس بسیج و مرد مست ...
.
.
۱۳۹۴ تیر ۶, شنبه
۱۳۹۴ تیر ۴, پنجشنبه
این پرچم چه کشوری است ؟
چندی پیش ، یکی از گزارشگرهای شبکه تلویزیونی کانال پلوس فرانسه ، برای تهیه گزارش ، به ایران سفر کرده بود و در یکی از خیابانهای تهران ، پرچم سه رنگ ، سبز و سفید و سرخی برافراشته شده است که بدون هیچ شکی ، بیرق جمهوری اسلامی نیست ، زیرا نه نشانی از « لا اله الا الله » میان پرچم است و نه نشانی از « 22 الله و اکبر » روی آن !
و این پرچم هم هیچ شباهتی به پرچم دیگر کشورها ندارد.
نخست شک کردم که نکند نشان « شیر و خورشید » باشد ولی با نگاهی دقیقتر ، دریافتم که نشان شیر و خورشید هم نیست. اما شباهت زیادی به نماد دربار پهلوی دارد.
مایل هستم که هم میهنان گرامی نظر خود را درباره این پرچم ، بفرمایند.
خواهشمندم که سلطنت طلبان گرامی از جمله آقای شهرام همایون ، این پرچم مجهول الهویه را ، ثمره مبارزات شبانه روزی خود ندانند !
پیشاپیش سپاس
بیرق جمهوری اسلامی
پرچم شیر و خورشید نشان
پرچم سلسله پهلوی
نشان شخصی محمد رضا شاه
( مزین به ذوالفقار )
.
( مزین به ذوالفقار )
.
در همین راستا :
۱۳۹۴ تیر ۱, دوشنبه
قابل توجه کسانی که شناخت درستی از « دوران طلایی پهلوی » ندارند !
La dynastie Pahlavi - The Pahlavi dynasty
داریوش فروهر که در جریان « کاروانسرا سنگی » مورد ضرب و شتم ماموران ساواک قرار گرفته بود
( توضیح در پایان همین برگه )
( توضیح در پایان همین برگه )
داریوش فروهر در زندان شاهنشاهی
شعبان جعفری ( قهرمان شاهنشاهی ) در مورد كریمپور
شیرازی ، روزنامه نگار جسور دهه سی مینویسد :
« هیچی. اینم اونجا بود. اومدن به من گفتن و منم خودمو زدم به مریضی و رفتم تو بیمارستان.
كریمپور رو آنجا دیدم و همونجا حسابش را رسیدم... آره حسابی حسابشو رسیدم !
بله... كسی نمیتوانست جلو ما را بگیره... آخه باور كن خانم ، اونموقع من هر كاری می خواستم تو تهران بكنم ، می تونستم. »
( ص164- 136 و 178 شعبان جعفری )
« هیچی. اینم اونجا بود. اومدن به من گفتن و منم خودمو زدم به مریضی و رفتم تو بیمارستان.
كریمپور رو آنجا دیدم و همونجا حسابش را رسیدم... آره حسابی حسابشو رسیدم !
بله... كسی نمیتوانست جلو ما را بگیره... آخه باور كن خانم ، اونموقع من هر كاری می خواستم تو تهران بكنم ، می تونستم. »
( ص164- 136 و 178 شعبان جعفری )
.
ماجرای کشته شدن سرتیپ افشارطوس ، رئیس شهربانی کل کشور در دوران دکتر مصدق به فرمان « پادشه خوبان » !
حمله نیروهای مسلح به خانه دکتر مصدق
28 امرداد 1332
یک زندانی ، یک نگهبان
آرامگاه ابدی شهدای سی تیر هزار و سیصد سی و یک
به چهره این پیرمرد نگاه کنید ،
او پسرش و شاید تنها نان آورش را از دست داده بود
.
.
محمد سرندی نژاد ، 13 ساله
.
از کشتگان ۳۰ تیر آماری در دست نیست. در تهران بیشتر آنان در گورستان ابن بابویه دفن شدند. دکتر مصدق نیز وصیت کرده بود که در کنار آنان دفن شود ولی با مخالفت شاه این کار انجام نشد. مجلس بعد از قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و احیای دولت مصدق، عنوان شهید راه وطن را برای آنها تصویب کرد و در تهران برای آنها محوطه در گورستان ابن بابویه ترتیب داد. در این محوطه ۲۵ قبر وجود دارد.
زنده یاد سرگرد سخایی که به فرمان « پادشه خوبان » به طرز فجیعی کشته و جسدش مثله شد
بر سنگ قبر سرگرد سخایی ، نوشته شده :
مقبره سرگرد سید محمود سخایی سرباز شهید نهضت ملی ایران رییس شهربانی منتخب دکتر مصدق در استان کرمان که در کودتای خائنانه ۲۸مرداد ۱۳۳۲بدست عمال جنایتکار شاه به شهادت رسید...
.
اعتراف محمد رضا و اشرف پهلوی در همدست شدن با جاسوسان انگلیسی و آمریکایی برای راه اندازی کودتای ننگین بیست و هشت امرداد
.
.
.
دستگیری یک دانشجو در تظاهرات روز دانشجو
1351
.
.
نظر محمد رضا شاه درباره عقل زنان
جدایی بحرین از ایران از زبان نماینده ویژه ایران
.
این ویدئو بخشی از مصاحبه امیرخسرو افشار قاسملو، نماینده ویژه ایران در مذاکرات جدایی بحرین، با دکترحبیب لاجوردی سرپرست پروژه تاریخ شفاهی هاروارد می باشد - دقایق 12 تا 30 - کاست 3، لبه دوم نوار - مصاحبه در سال 1985 در شهر لندن.
CIA involvement in 1953 Iranian coup
.
دو روی یک سکه
روایت دکتر شاپور بختیار از ماجرای کاروانسرا سنگی
ساواک علیه عناصری که رژیم آنها را نامطلوب تشخیص میداد روشهای مختلفی به
کار میگرفت.
در اواخر سال ۱۹۷۸ ما در یک روز تعطیل مذهبی در منزل دوستی که باغ بزرگی در کاروانسرا سنگی داشت ضیافتی ترتیب داده بودیم. از تمام طبقات بدون توجه به موقعیت اجتماعی آنها دعوت به عمل آمده بود. تنها مسئله ای که من میتوانم به یقین بگویم این است که در میان مدعوین یک کمونیست و یا حتی یک « سمپاتیزان » هم نبود.
در اواخر سال ۱۹۷۸ ما در یک روز تعطیل مذهبی در منزل دوستی که باغ بزرگی در کاروانسرا سنگی داشت ضیافتی ترتیب داده بودیم. از تمام طبقات بدون توجه به موقعیت اجتماعی آنها دعوت به عمل آمده بود. تنها مسئله ای که من میتوانم به یقین بگویم این است که در میان مدعوین یک کمونیست و یا حتی یک « سمپاتیزان » هم نبود.
ما همه در قانونی ترین وضع ممکن دور هم جمع
بودیم که ناگهان سر و کلهٌ ۴۰۰ نفر با لباسهای متحدالشکل نظامی و چماقهای
عظیم پیدا شد. این عده بر سر ما ریختند، بقدر واقع کتکمان زدند، ما را
«نوکر اجنبی» ،«خائن» ، «خودفروخته» خواندند و آنچه توانستند شکستند و خراب
کردند. جمع ما حدود ۱۵۰۰ زن و مرد را شامل بود که بعضی با اتوبوس و بعضی
با بنز ۴۵۰ به این محل آمده بودند ولی همه ناگزیر پای برهنه و پیاده پا به
فرار گذاشتند.
وقتی من توانستم از گوشه ای خودم را به بیرون برسانم سر راهم
صدها جفت کفش یافتم. یکی از دوستان دچار خون ریزی شدید شده بود، یکی دیگر
بیحرکت و بیحال در باغ افتاده بود، من حوالی ۹ و ۳۰ دقیقه شب از مخفیگاه
کوچکمان به راه افتادم و بالأخره وقتی با تاکسی و دستی شکسته به خانه ام
رسیدم ساعت یک بعد از نیمه شب بود.
هنگامی که به نخست وزیری منصوب شدم
فهمیدم ژنرالی که این عملیات را رهبری کرده است چه کسی بوده، ساواک با
هلیکوپتر محل را شناسائی کرده بود، و صف آرائی مأمورین عملیات در خور یک
جنگ واقعی بود.
غالب سران ساواک نظامی بودند و بیشترشان در آن سازمان مزایای مالی و اختیاراتی داشتند که حتی وزرا از آن محروم بودند. اکثراً آدمهای منفوری بودند جز پاکروان که سه سال ریاست این سازمان را بر عهده داشت.
من میتوانم
بگویم که در آن سه سال شکنجه در ساواک معمول نبود. مشت و کتک حتماً رایج
بود ولی شکنجه های متشکل و سازمان یافته و مداوم وجود نداشت. بر خلاف
نصیری، همان کسی که به خانهٌ مصدق حمله کرد و ۱۴ سال در رأس ساواک باقی
ماند و از نظر شعور و اخلاق فرد پستی بود، ....
.
.
.
..
.
.
اشتراک در:
پستها (Atom)