شعبون بی مخ رفته بود مسکو. شبی با بانوی نجیبی پس از خواندن صیغه هم بستر میشه ، در آن زمان کمونیستی ، قیمت خانم دو سه دلار بوده. شعبون هم که ادم دست و دلبازی بوده ، صد دلار به آن بانوی محترم میده. بانو میگه : تنکیو، تنکیو، تنکیو تنکیو.
شعبون هم میگه : اره بابا تنگبود ولمون کن.
در همین راستا :
.
- ماجرای فولکس سواری شاه ...
- علت نچسب بودن تمبر خامنه ایی کشف شد !
.
- یه روز پسر شعبون بی مخ ....
- یه روز محمد رضا شاه میره مشهد زیارت ...
- ماجرای به سینما رفتن شاه و سرود شاهنشاهی ...
- ماجرای اسکی رفتن شاه و شعبون بی مخ ...
- مینی بوس بسیج و مرد مست ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر