این سر که نشان سرپرستی است .... آزاد و رها ز قید هستی است
با دیده عبرتش ببینید .... این عاقبت وطنپرستی است
روانشان شاد ، یادشان گرامی و راهشان پاینده باد
درصورت بیان « سرچشمه » و پاک نکردن 666
بهره بردن از عکس ها ، فیلم ها و مطالب این وبلاگ آزادی میباشد
سرگرد سیروس ستوده
.
سن : 42
تاریخ مرگ : 6 شهریور 1359
محل: اهواز، ايران
نحوه مرگ : تيرباران
اطلاعات زیر بر مبنای مصاحبه بنیاد امید با یکی از نزدیکان آقای سیروس
ستوده تهیه شده است. آقای سیروس ستوده سرهنگ نیروی زمینی، متأهل و دارای
دو دختر و یک پسربود. وی ازطرفداران نهضت مقاومت ملی که دکتر شاپور بختیار
پس از انقلاب پایه گذاری کرد، بود.
آقای ستوده در رابطه با طرح قیام نوژه دستگیر، محاکمه و اعدام شد. در تاریخ ٢٠ تیر ١٣٥٩، مقامات جمهوری اسلامی اعلام کردند که یک شبکه متشکل از افراد نظامی و غیرنظامی را، که قصد براندازی جمهوری اسلامی از طریق کودتا ( معروف به کودتای نوژه ) داشته، کشف و خنثی شده است. متعاقبا، بیش از ٦٠ نفر نظامی و غیرنظامی در شهرهای مختلف ایران ظرف مدت یک ماه به جوخه های اعدام سپرده شدند. اکثر نظامیان این گروه هنوزمشمول پاکسازی ارتش پس از سقوط نظام شاهنشاهی نشده و در ارتش مشغول خدمت بودند.
دو ماه بعد، سازمان نقاب طی اطلاعیه ای مسئولیت اقدام به " قیام " را پذیرفت. این سازمان اذعان داشت که "راه مصدق راه مردم و بختیار پیشوای راستین آن است": "ما قیام کرده ایم تا به این فتنه ( رژیم جمهوری اسلامی ) پایان دهیم و تصدی امور مملکتمان را به پیرو وفادار مصدق، شاپور بختیار، واگذاریم" ( ایران: در دفاع از حقوق بشر؛ سازمان مقاومت ملی ایران؛ پاریس؛١٩٨٠ ).
نورالدین کیانوری، رهبر حزب توده، در مقاله ای ( ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸، وبسایت راه توده ) یادآوری کرد که کودتای نوژه توسط سازمان نظامی آن حزب، که با مقامات جمهوری اسلامی همکاری می کرد، کشف و " خنثی" شد.
آقای سیروس ستوده در٢٦ تیرماه ١٣٥٨ در منزل مسکونی خود در اهواز توسط سربازان ارتش بازداشت شد. پس از یک هفته که در اهواز تحت بازداشت بود، او را به تهران بردند و یک هفته بعد دوباره به اهواز منتقل کردند. در مدت ٤٠روز بازداشت، ازحق داشتن وکیل محروم بود و تنها ملاقات با خانواده اش ، یک روز قبل از اعدام، با همسر و یک فرزند نوزادش انجام گرفت. طبق اظهارات یکی از همبندانش که بعدها پس از آزادی با خانواده وی ملاقات کرده، آقای ستوده در هنگام اسارت به شدت مورد ضرب و جرح قرار گرفته بود.
محل تشکیل دادگاه اهوازبوده است، اما اطلاعات بیشتری درباره جلسه یا جلسات دادگاه در دست نیست. بخشی از دادگاه از تلویزیون اهواز پخش شده است.
اتهام آقای سیروس ستوده " شرکت در کودتای نافرجام نوژه " عنوان شده است. در کیفرخواست مورخ ٢٧ تیر ١٣٥٩ دادستان ( چاپ شده در روزنامه های جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی مورخ ٢٨ تیر ١٣٥٩ ) درباره برخی دیگر از شرکت کنندگان در طرح همین کودتا آمده است : " این وابستگان رژیم پلید نظام پوسیده و ارتجاعی شاهی و امپریالیسم خونخوار و جهانخوار آمریکا و دست نشاندگان آن می خواستند برای ملت ایران سوسیال دموکراسی آمریکایی را به ارمغان بیاورند و بعد از دو سال اختناق مطلق و حکومت نظامی، سلطنت را به رفراندوم بگذارند."
در این کیفرخواست تاکید شده که " اين توطئه يک واقعه مجرد نيست که از آن بتوان در سطور يک کيفر خواست سخن گفت و اين توطئه گران را نمی توان متهمين عادی تلقی کرد، اينان مجرمينی هستند که حقيقت و شرافت و عزت بازيافته يک امت از بند رسته را به مسخره گرفته اند با توجه به مراتب فوق و با امعان نظر به آيات کريمه قرآن در مورد مجازات " ياغی " بر حکومت اسلامي صدور حکم شرعی مورد استدعاست."
در شرایطی که حداقل تضمین های دادرسی رعایت نمی شود و متهمین از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست.
از مدارک ارائه شده علیه متهم اطلاعی در دست نیست.
از دفاعیات متهم اطلاعی در دست نیست.
آقای سیروس ستوده در ٦ شهریور١٣٥٨زیر پلی در اهواز در ملاء عام تیرباران شد.
آقای ستوده در رابطه با طرح قیام نوژه دستگیر، محاکمه و اعدام شد. در تاریخ ٢٠ تیر ١٣٥٩، مقامات جمهوری اسلامی اعلام کردند که یک شبکه متشکل از افراد نظامی و غیرنظامی را، که قصد براندازی جمهوری اسلامی از طریق کودتا ( معروف به کودتای نوژه ) داشته، کشف و خنثی شده است. متعاقبا، بیش از ٦٠ نفر نظامی و غیرنظامی در شهرهای مختلف ایران ظرف مدت یک ماه به جوخه های اعدام سپرده شدند. اکثر نظامیان این گروه هنوزمشمول پاکسازی ارتش پس از سقوط نظام شاهنشاهی نشده و در ارتش مشغول خدمت بودند.
دو ماه بعد، سازمان نقاب طی اطلاعیه ای مسئولیت اقدام به " قیام " را پذیرفت. این سازمان اذعان داشت که "راه مصدق راه مردم و بختیار پیشوای راستین آن است": "ما قیام کرده ایم تا به این فتنه ( رژیم جمهوری اسلامی ) پایان دهیم و تصدی امور مملکتمان را به پیرو وفادار مصدق، شاپور بختیار، واگذاریم" ( ایران: در دفاع از حقوق بشر؛ سازمان مقاومت ملی ایران؛ پاریس؛١٩٨٠ ).
نورالدین کیانوری، رهبر حزب توده، در مقاله ای ( ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸، وبسایت راه توده ) یادآوری کرد که کودتای نوژه توسط سازمان نظامی آن حزب، که با مقامات جمهوری اسلامی همکاری می کرد، کشف و " خنثی" شد.
دستگیری و بازداشت
آقای سیروس ستوده در٢٦ تیرماه ١٣٥٨ در منزل مسکونی خود در اهواز توسط سربازان ارتش بازداشت شد. پس از یک هفته که در اهواز تحت بازداشت بود، او را به تهران بردند و یک هفته بعد دوباره به اهواز منتقل کردند. در مدت ٤٠روز بازداشت، ازحق داشتن وکیل محروم بود و تنها ملاقات با خانواده اش ، یک روز قبل از اعدام، با همسر و یک فرزند نوزادش انجام گرفت. طبق اظهارات یکی از همبندانش که بعدها پس از آزادی با خانواده وی ملاقات کرده، آقای ستوده در هنگام اسارت به شدت مورد ضرب و جرح قرار گرفته بود.
دادگاه
محل تشکیل دادگاه اهوازبوده است، اما اطلاعات بیشتری درباره جلسه یا جلسات دادگاه در دست نیست. بخشی از دادگاه از تلویزیون اهواز پخش شده است.
اتهامات
اتهام آقای سیروس ستوده " شرکت در کودتای نافرجام نوژه " عنوان شده است. در کیفرخواست مورخ ٢٧ تیر ١٣٥٩ دادستان ( چاپ شده در روزنامه های جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی مورخ ٢٨ تیر ١٣٥٩ ) درباره برخی دیگر از شرکت کنندگان در طرح همین کودتا آمده است : " این وابستگان رژیم پلید نظام پوسیده و ارتجاعی شاهی و امپریالیسم خونخوار و جهانخوار آمریکا و دست نشاندگان آن می خواستند برای ملت ایران سوسیال دموکراسی آمریکایی را به ارمغان بیاورند و بعد از دو سال اختناق مطلق و حکومت نظامی، سلطنت را به رفراندوم بگذارند."
در این کیفرخواست تاکید شده که " اين توطئه يک واقعه مجرد نيست که از آن بتوان در سطور يک کيفر خواست سخن گفت و اين توطئه گران را نمی توان متهمين عادی تلقی کرد، اينان مجرمينی هستند که حقيقت و شرافت و عزت بازيافته يک امت از بند رسته را به مسخره گرفته اند با توجه به مراتب فوق و با امعان نظر به آيات کريمه قرآن در مورد مجازات " ياغی " بر حکومت اسلامي صدور حکم شرعی مورد استدعاست."
در شرایطی که حداقل تضمین های دادرسی رعایت نمی شود و متهمین از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست.
مدارک و شواهد
از مدارک ارائه شده علیه متهم اطلاعی در دست نیست.
دفاعیات
از دفاعیات متهم اطلاعی در دست نیست.
حکم
آقای سیروس ستوده در ٦ شهریور١٣٥٨زیر پلی در اهواز در ملاء عام تیرباران شد.
( عکسی از سنگ مزار ایشان ، در دسترس نیست )
***********
*******
*******
.
.
.
سرگرد محمود
سخایی
.
سن : 36
تاریخ مرگ : 28 امرداد 1332
محل: کرمان، ايران
نحوه مرگ : ضرب و شتم
تاریخ مرگ : 28 امرداد 1332
محل: کرمان، ايران
نحوه مرگ : ضرب و شتم
.
سرگرد محمود سخایی ( متولد: ۱۲۹۶ خورشیدی - مقتول : ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در کرمان )، از یاران سرسخت دکتر محمد مصدق و رئیس کل شهربانی کرمان از جانب وی در سالهای نخست دههٔ سی خورشیدی بود. وی در جریان وقایع خونین ۲۸ مرداد ماه سال ۱۳۳۲ در شهر کرمان، به طرز بسیار فجیع و دردناکی به قتل رسید و مثله شد.
۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و حمله به شهربانی کرمان
بعد از ظهر چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
شماری از مخالفان دکتر مصدق که گفته میشود هواداران مظفر بقائی بودند با شعار « جاوید شاه ، مرگ بر مصدق » ، به
طرف شهربانی کرمان راه میافتند تا با سرگرد سخایی برخورد کنند.
راننده سرگرد سخایی به وی جریان توطئه را اطلاع داده و التماس میکند با
جیپ پر از بنزین فرار کند اما وی نپذیرفت و به شهربانی کرمان رفت و برای
گروهی که در آنجا جمع بودند از آزادگی و مبارزه با بیداد سخن گفت ، اما
مخالفین امان نداده و بر سر و رویش ریختند.
به دارکشیدن سرگرد سخایی
کسانیکه با صدای بلند مرگ بر مصدق میگفتند وارد اتاق شدند و به سرگرد
سخایی حمله نمودند. سپس پیکر نیمه جانش را از اتاق فرمانده لشکر به پایین
پرت نمودند و با چوب و چماق نیمه جانش کردند.
مهاجمان پای سرگرد سخایی را ، با طنابی به ته خودروی جیپ نظامی بستند و
پیکر وی را تا میدان شهر کرمان ( مشتاقیه فعلی ) بر زمین کشیدند و بر تیری
چوبی آویختند و « جاوید شاه و مرگ بر مصدق » گویان ، و در حالیکه چوب و
چماقهایشان را در هوا میچرخاندند ، بدنبال جیپ و یلیس نظامی راه
افتادند...
آنجا جسد را کاملاً برهنه کردند و در
میدان مشتاق که یکصد سال پیش ، « مشتاقعلیشاه اصفهانی » سنگسار شده بود... به
دار آویختند.
بر سنگ قبر سرگرد سخایی ( پیش از آنکه ویران شود ) نوشته شده بود :
مقبره سرگرد سید محمود سخایی سرباز شهید نهضت ملی ایران رییس شهربانی
منتخب دکتر مصدق در استان کرمان که در کودتای خائنانه ۲۸مرداد ۱۳۳۲ بدست
عمال جنایتکار شاه به شهادت رسید...
درصورت بیان « سرچشمه » و پاک نکردن 666
بهره بردن از عکس ها ، فیلم ها و مطالب این وبلاگ آزادی میباشد
سرچشمه ها :
.
.
- حقوق بشر و دموکراسی برای ایران : سرگرد سیروس ستوده
http://www.iranrights.org/fa/memorial/story/33454/sirus-sotudeh
http://www.iranrights.org/fa/memorial/story/33454/sirus-sotudeh
- ویکی پدیا : سرگرد محمود سخایی
- پرثوه : سلاخی یک قهرمان
http://www.parsaveh.com/posts/tag/%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%B3%D8%AE%D8%A7%DB%8C%DB%8C
http://www.parsaveh.com/posts/tag/%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%B3%D8%AE%D8%A7%DB%8C%DB%8C
- ویکی پدیا : عارف قزوینی ( این سر که نشان سرپرستی است )
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81_%D9%82%D8%B2%D9%88%DB%8C%D9%86%DB%8C
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81_%D9%82%D8%B2%D9%88%DB%8C%D9%86%DB%8C
.
.
در همین راستا :
ولایت وقیح رو سفید شد ! ( سرگرد محمود سخایی و منوچهر سخایی )
ولایت وقیح رو سفید شد ! ( میرزاده عشقی )
http://666sabz.blogspot.be/2014/07/blog-post_5.html
http://666sabz.blogspot.be/2014/07/blog-post_5.html
.
شباهت بین دو عکس بیاد ماندنی از دوران های طلایی پهلوی و اسلامی !
https://666sabz.blogspot.be/2014/10/blog-post_9.html ماجرای کشته شدن سرتیپ افشارطوس ، رئیس شهربانی کل کشور در دوران دکتر مصدق !
قابل توجه کسانی که شناخت درستی از « دوران طلایی پهلوی » ندارند !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر