۱۳۹۴ مرداد ۲۰, سه‌شنبه

نعل وارونه زدن و توهم جاسوس بینی !




این داستان کاملا واقعی است !

یکی از دوستان سلطنت طلب پدرم ، آقای پاک ( نام مستعار ) به کلاس زبان میرفت و در زنگهای استراحت به کافه تریای مدرسه رفته ، یک فنجان ، نعلبکی و قاشق همراه شکر و شیر ، از روی پیشخوان برمیداشت  و به سر میزی می رفت و سپس ، فلاکس چایی که از خانه برده بود را از  کیفش بیرون میاورد و چای را در فنجان میریخت و شکر و شیر هم بهش اضافه میکرد و بهم میزد و میل میکرد. سپس فنجان و نعلبکی و قاشق کثیف را روی پیشخوان کافه تریا میگذاشت به سر کلاس برمیگشت.


چندین روز این کار تکرار شد تا یک روز ، خانمی که مسئول کافه تریای مدرسه بود ، به سر میز آقای پاک رفت و به کارش خرده گرفت و گفت که استفاده از امکانات کافه تریا ، مال کسانی است که قهوه یا چای خود را از کافه تریا میخرند و نه کسانی که چای خود را از خانه میاورند و گفت که دیگر ایشان اجازه ندارد از وسایل کافه تریا استفاده کند.

  از آن پس ، آقای پاک هر کسی را که میدید ، به او هشدار میداد که مراقب مسئول کافه تریا باشد چون آن خانم از سوی جمهوری اسلامی فرستاده شده تا در بین ایرانیان جاسوسی کند !

این داستان کهن را زمانی بیاد آوردم که سلطنت طلبی ، یکی از عکسهای من را بدون رعایت حق مولف و با سانسور کردن امضای ( 666 ) زیر عکس ، در برگه فیس بوک خود قرار داده بود و زمانی که برای این شخص گزارش فرستادم و فیس بوک هم عکس جعلی را حذف کرد ، این شخص به من تهمت سایبری ، عامل جمهوری اسلامی ، تفرقه انداز ، بی شرف و حرامزاده زد !

اصل ماجرا از این قرار است :

چندی پیش ، همراه دوستان سفری به هلند داشتم و در شهر روتردام ، چشمم به بیرق واژگون شده جمهوری اسلامی افتاد !

از آن بیرق چند عکس گرفتم و چند دقیقه ایی هم فیلمبرداری کردم و پس از بازگشت به بلژیک ، یکی از عکسها را در وبلاگم گذاشتم و در سایت بالاترین هم منتشر کردم که اتفاقا رای نسبتا بالایی هم آورد و در نخستین برگه سایت هم جای گرفت.

یکی از کاربران سلطنت طلب سایت بالاترین ، گویا از این عکس خوشش آمد ولی چون سلطنت طالبان با من پدر کشتگی دارند ، امضای من را که روی همه عکسهایم است ، پنهان و نوشته بالای عکس را هم سانسور کرد و عکس را در برگه فیس بوک خود گذاشته ولی همان عنوان ( تیتر ) و نوشته من را در زیر عکس گذاشت.

من در زیر عکس سانسور شده خود پیامی گذاشتم و نوشتم که « آقای فلانی ، کار درستی نیست که حق مولف را بجای نیاورید و سپس لینک اصلی عکس را برایش فرستادم تا عکس اصلی را جایگزین این یکی عکس کند.

ایشان پاسخ دادند که این عکس را با همان شکل و قیافه و نوشته ، یکی از دوستانشان در پیام خصوصی برای ایشان فرستاده.

پاسخ دادم که با مقایسه زمان ایجاد این برگه از سوی من در وبلاگم و در سایت بالاترین و فرستادن این عکس از سوی دوست ایشان ، به آسانی میشود فهمید که کدام یکی نخستین و کدام یکی دومین است و عقل سلیم میگوید که دومین باید کپی از نخستین باشد !

باز ایشان گفتند که اگر من راست میگویم ، نام حقیقیم را بنویسم !

پاسخ دادم که من همیشه و همه جا با نام 666 امضا میکنم ، چه لزومی دارد که نام حقیقیم را بفرستم !

سپس ایشان گفت که این وبلاگ ( 666 سبز ) از سوی عوامل جمهوری اسلامی هدایت میشود تا در بین اپوزیسیون تفرقه ایجاد کند !

به گمان ایشان ، کار من که خودم عکس بیرق واژگون جمهوری اسلامی را گرفتم و زیر عکس هم نوشتم که « به امید روزی که خود جمهوری اسلامی ، واژگون شود » باعث تفرقه افتادن در بین اپوزیسیون میشود !

حالا اگر اینکار باعث تفرقه در بین اپوزیسیون میشود ، لابد جمهوری ننگین اسلامی هم یکی از اپوزیسیون های خودش است و با سلطنت طالبان متحد شده !

خلاصه ، ایشان آن عکس جعلی را با عکس اصلی عوض نکردند و نشانی وبلاگ را هم منتشر نکردند و تنها زیر عکس نوشتند « عکس از 666 » !

لازم به یادآوری است که همه نظرهای من در زیر عکس ایشان هم پس از چند ثانیه ، فورا پاک میشد !

من هم دیدم که ایشان حرف حرف خودشان است ، به فیس بوک گزارش دادم که ایشان حق مولف من را رعایت نکرده اند و فیس بوک پس از برسی تاریخ فرستاده شدن عکس اصلی با تاریخ فرستاده شدن عکس جعلی ، حق را به من داده و عکس جعلی را پاک کرد !

و اینکار باعث شد تا آقای سلطنت طلب خشمگین شود و دستی از آستین درآورد.

فردای این قضیه ، ایشان به آن مکان در روتردام رفته و در زیر پرچم واژگون جمهوری اسلامی عکس گرفت و در برگه فیس بوکش منتشر کرد ! تا اینجای کار که اشکالی ندارد ولی اشکال کار اینجاست که باز هم از عنوان و متن من استفاده کرد !

(( یعنی که این شخص هیچگونه ابتکاری از خود ندارد تا یک جمله ساده بنویسد که مجبور است از عنوان و متن من استفاده کند ؟! ))

اشکال دوم :
در زیر عکسی که خودش گرفته و در پیام خصوصی که برای من فرستاد ، به من همه گونه تهمتی زد و حتی من را « حرامزاده » نامید !


نخست - بطوری توضیح داده که هر کسی که توضیحش را میخواند گمان کند که ایشان موضوع بیرق واژگون جمهوری اسلامی را فاش کرده و من ( بخاطر طرفداری از جمهوری ننگین اسلامی ) ، خواهان پاک شدن آن عکس شدم  !


دوم - به من تهمت سایبری زده !

سوم - من را تفرقه انداز نامیده !

چهارم - من را بی شرف و حرامزاده خوانده !

به گمان ایشان که نمونه یک سلطنت طلب راستین است ، هر کسی که از حق مولف خود دفاع کند ، سایبری ، تفرقه انداز ، جاسوس رژیم آخوندی ، بی شرف و حرامزاده است !

که البته این برمیگردد به خلق و خوی دیکتاتور پرستان که چون خود را در خدمت شخص دیکتاتور میدانند ، به خود این حق را میدهند که از دسترنج دیگران استفاده کنند و « رعیت » هم باید فرمانبردار و مطیع باشد و صدایش درنیاید !



عکس اصلی با عنوان و امضای من

سه‌شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ ه‍.ش.




.

بیرق واژگون جمهوری اسلامی و نقض حق مولف من

.
.

عکسی که آقای سلطنت طلب پخش کرده بود



عکس و نام خانوادگی آقای سلطنت طلب پاک شده تا نقض حریم خصوصی نشود !



.
و اما عکسی که خود ایشان گرفته و توضیحی که ایشان در برگه شان گذاشتند 













.
.
در همین راستا :

وا مصیبتا ، در بین اپوزیسیون تفرقه افتاد ! 
 .
در روتردام ( هلند ) ، بیرق جمهوری اسلامی ، بصورت واژگون ، برافراشته شده ! 
 .
.
.
.
.
.
.

.

.


.
.


.
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر