.
وقتی بسیجی به فرمان رهبر ، چماقی بر سر پیرزن زد ، آزرده به کنجی نشست و گریان همی گفت :
.
چه خوش گفت زالی به سید علی .... چو دیدش نامرد و باتوم به دست
گر از عهد طلبه گیت یاد آمدی .... که هر شب میشدی دست به دست
نکردی تو امروز به ملت جفا .... که تو رهبری و ، مردم زیر دست
گر از عهد طلبه گیت یاد آمدی .... که هر شب میشدی دست به دست
نکردی تو امروز به ملت جفا .... که تو رهبری و ، مردم زیر دست
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر