۱۳۹۱ خرداد ۵, جمعه

رضا پهلوی ، پسر ناخلف محمد رضا شاه !


یک عده از سلطنت طلبان ، میگویند که محمد رضا شاه یک سری اشتباهات هم داشته البته ولی گناهان پدر رو که به پای پسر نمینویسند !

در پی سخنان این حضرات نتیجه میگیریم که رضا پهلوی ، پسر ناخلف محمد رضا شاه است !

رضا پهلوی پسر ناخلف محمد رضا شاه است برای اینکه اگه خلف بود باید مانند پدر دیکتاتور میبود و اشتباهات پدر رو نه تنها تکرار میکرد بلکه بهشون افتخار هم میکرد و بدنبال برقراری راه طلایی پدرش که همانا استبداد ، خفه کردن صدای مخالف ، دزدی از مال ملت ، بخشش از جیب ملت ، زندانی ، شکنجه ، اعدام ، تماس با جاسوسان بیگانه برای خنجر زدن به ملت ایران و به مواقع ضروری هم بستن فلنگ بود !

اما به قول خود پهلوی پرستان ، ایشون نمیخواد اشتباهات پدرش رو تکرار کنه ، پس این نشون میده که رضا پهلوی پسر ناخلف پدرشه !



.
***************

پیش از تهمت زدن و توهین کردن ، این چند نمونه از ویدیوهای من است ، خواهشن نگاه بفرمایید ، سپس مرا به اینوری بودن یا اونوری بودن متهم بفرمایید


اصلاح طلبها خودشون رو مسخره کردند
فرستاده شده ، یکسال پیش



امام علی ، مخترع نورافکن
فرستاده شده ، دو سال پیش
.


ننگ بر آخوند
فرستاده شده در حدود سه سال پیش
.


امام خمینی و فرزندان خلفش
فرستاده شده ، دو سال پیش




فیلمی کمیاب از خمینی ، قاتل فرزندان ایران

فرستاده شده ، دو سال پیش




قابل توجه طرفداران مبارزات بدون خشونت
فرستاده شده یکسال پیش




در پی فرمایشات خاتمی
فرستاده شده یکسال پیش



.

***************
.
و اینهم چند نمونه از پوسترهای من که شاید تا به حال آنها را دیده باشید


برای دیدن عکسها در اندازه بزرگتر ، روی آنها کلیک بفرمایید





















***************

درصورت پاک نکردن امضای من ، یعنی 666
بهره بردن از عکسهای این وبلاگ آزاد میباشد



۱ نظر:


  1. نصرت مشنگ

    امیری که بد نام نصرت مشنگ           بخورد و بخفت و خروشید همچون پلنگ
    ز دانش تهی و نگاهش دژم                    روان تیره‌گون و کلامش خدنگ
    تو گویی که شیر است وقت خورش           چو آمد به گسترده خوان رنگ رنگ
    دهان باز کرده چو دیو دمان                   ببلعد هر آنچه گیرد به چنگ
    از آن پس به هنگام اسایشش                  رها مینمود باد همچون تفنگ
    وزین بود و هیکل چو پیلان بزرگ            شکم چون تغار و دهان چون هونگ
    به وقت سیاست فرستاده بود               به اطراف و اکناف فحش و جفنگ
    بهنگام خشم و دشنام او                      بلرزید بر خویش شهر فرنگ
    نعیم  زاده سایه پرورده بود              ولیکن کلامش همه پر ز جنگ
    بجشن و به عیشش چه دلبسته بود   چو بسته به دریاست ماهی‌ نهنگ 
    به دهقان آزاد و دانشور رستگوی           ز جور و ز بی‌ دانشی عرصه تنگ
    خردمند و فرزانه خسته به بند              وزیران دزدش به وافوور و بنگ
    ز حرمان و فقر و ز بیداد او                نماند نامش به گیتی‌ جز به ننگ
    زبی مهرییش شهر ویران سرای   چنین بود  آئین نصرت مشنگ      
    Koohestani facebook : Ti koohestani

    پاسخحذف